
در سالهاي جوانيام مثلي در نزد عامه با مضمون «طرف دانه دانماركي خورده» بر زبانها رايج بود، كه منظور از آن اتخاذ موضعي در راستاي منافع ديگران است. راستش دليل اينكه چرا در اين مثل به طور خاص به دانماركيها اشاره دارد را تا به حال نيز نميدانم، اما اين واقعيت كه امروز برخي از آدمها دان تركي خوردهاند كاملاً مشهود است. حال سئوال اين است كه دانه تركي چيست؟ پاسخ اين يكي را من به خوبي ميدانم.
چرا كه در مورد بررسيهاي اخير مجلس ملي فرانسه برخي از مردم و حتي برخي از ارمنيان به تصويب رساندن چنين لايحهاي را صحيح نميشمردند و تاكيد داشتند و دارند كه جرم دانستن انكار نسلكشي ارمنيان در ملاء عام اشتباه است، زيرا كه آزادي بيان و حق داشتن عقيدهاي خاص را محدود ميكند. از كدامين روز حمايت از جنايت "آزادي بيان" يا "داشتن عقيده" تعبير ميشود. مثلاً برويد كانادا و در ملاء عام "ابراز عقيده كنيد" كه: سياه پوستان و يا ارمنيان تنبل و پخش و پلا هستند. در آن صورت ميدانيد نه؟ كه چه به سرتان ميآورند، به جرم "ترويج نفرت" ميان افراد جامعه (Hate Speech) شما راهي زندان خواهيد شد و يا محكوميت ديگري نصيبتان خواهد شد. در آلمان بگوييد كه هيتلر براي كشتار يهوديان دلايل خاص خود را داشت. هلوكاست را انكار نكنيد، بلكه صرفاً سعي كنيد در جهت توجيه آن و مستند سازي گفتار خود دلايلي را مطرح نماييد. در آن صورت پيآمدهاي آن را مطمئناً بهتر از من ميدانيد. در آن صورت "آزادي بيان" كجاست؟ يا شايد برخي از آدمها فكر ميكنند كه ما ارمنيان نسبت به آلمانيها و كاناداييها دمكراتتر هستيم؟ براي درك پديدههاي جاري لازم است به برخي موارد مهم تاكيد و توجه داشته باشيم. نسلكشي و در اين بين به ويژه نسلكشي ارمنيان تنها يك رويداد يا واقعهاي تاريخي نيست. آن سنگينترين جنايتهاست و يا چنان كه حقوقدانان تفسير ميكنند؛ "جنايتبارترين جنايتهاست" (Crime of the crims) چرا كه آن در بطن خود يك سري جنايات سنگين از جمله قتل، تجاوز به عنف، تجاوز به كودكان، برده فروشي، زنداني نمودن افراد بشر به طور غير قانوني، تصاحب و تخريب غير قانوني اموال غير، تصاحب يا تخريب ارزشهاي فرهنگي و غيرو را دارد. ماهيتاً اين جنايت در خود تمامي جنايات قابل تصور را كه در قوانين پيشبيني شده است را مستتر نموده است. در نتيجه، انكار نسلكشي در ملاء عام به معناي تلاش در جهت تبرئه جنايت و ماهيتاً تشويق به جنايت است، كه آن نه تنها مباشرت در جنايت، بلكه خود جنايت است. تكرار ميكنم نسلكشي پديدهاي تاريخي نيست، كه در باره آن نظرات متعددي وجود داشته باشد، آن جنايت است، و جنايت تنها يك برخورد ميطلبد كه تنبيه است، اما در صورتي كه تنبيه قابل اعمال نباشد، بايد آن را محكوم نمود، كه يكي از اهداف اين برخوردها پيشگيري از جنايت است. هيچ چيز به اندازه بيكيفر ماندن جنايت يك قاتل را در عملش تشويق و وسوسه به تكرار آن نميكند. من در بالا متذكر شده بودم كه "نسلكشي و در اين بين به ويژه نسلكشي ارمنيان تنها يك رويداد يا واقعهاي تاريخي نيست". چرا "بخصوص ارمنيان"؟ به دليلي بسيار ساده، براي اينكه نسلكشي ارمنيان تنها نسلكشي است كه هنوز هم ادامه دارد، چرا كه نتايج اين جنايت، ماهيتي ادامهيابنده دارند. اجازه بدهيد منظورم توضيح دهم: گناهكاران تمامي نسلكشيهاي قبل از آن به طريقي تنبيه شدهاند. قربانيان به صورت جزئي و يا كلي غرامت گرفته و هنوز نيز دريافت ميكنند. يعني اين كه بر پيامدهاي نسلكشي تا حدودي فائق آمدهاند. نسلكشي ارمنيان تنها نسلكشي است كه قاتلان آن به شكل بينالمللي مجازات و يا لااقل محكوم نشدهاند، (لازم است توضيح دهم كه عمليات عدالتجويانه ارمنيان را نميتوان به حساب بينالملل گذاشت.) بلكه نسلكشي هنوز ادامه دارد چرا كه هنوز پيامدهاي آن ادامه مييابند. ارمنستان امروز به دليل نسلكشي قابليت محاصره شدن را پيدا كرده است، همچنين جمهوري ارمنستان بخش عمده سرزمينهاي خود را به دنبال نسلكشي از دست داده است، كه در پي آن از دسترسي به دريا كه عامل مهمي براي توسعه كشور محسوب ميشود نيز باز مانده و بالاخره به لحاظ نظامي نيز بسيار ضربه پذيرتر گشته است. شهروندان جمهوري ارمنستان امروز در شرايط بدي زندگي ميكنند. كه براي آن دلايل بسياري وجود دارد، و از جمله داخلي. اما دلايل خارجي اگر تعيين كننده نباشند، جزو دلايل اساسي هستند. و اما مهمترين دليل خارجي پيامدهاي ماندگار نسلكشي ارمنيان است. در نتيجه تا زماني كه پيامدهاي نسلكشي از بين نرفتهاند شهروندان جمهوري ارمنستان نميتوانند زندگي امن و مرفهي داشته باشند. البته در صورت مديريت خوب ميتوان تا حدي به رفاه نسبي دست يافت اما آن كاملاً محدود، بيثبات و ضربهپذير خواهد بود. ديگر بحثهاي گوناگون يا تبليغات فريبنده براي به دست گرفتن حكومت هستند و يا خودفريبي صادقانه. قدرت يك كشور و سپس رفاه شهروندان آن يك درك كاملاً مادي است، كه بر اساس ماديات شكل ميگيرد. البته شكل مديريت بسيار مهم است و حتي اهميتي روزمره دارد، كه بدون آن زندگي قانونمند امكان ندارد. آن همچون مخمر عمل ميكند، كه بدون آن نميتوان به قوت لايموت با كيفيت دست يافت. اما اگر گندم نداشته باشي يا خاكي كه در آن گندم را بكاري در آن صورت مخمر به ثروتي كه سريعاً فاسد ميشود تبديل خواهد گشت.
بايد درك كرد، كه شناسايي واقعيت نسلكشي ارمنيان و محكوم نمودن آن و نيز جرم شمردن انكار آن اقداماتي است كه در جهت از ميان برداشتن نتايج نسلكشي ارمنيان به وقوع ميپيوندد. به ويژه در وضع حاضر وقتي براي اولين بار در فرانسه سعي ميشود با در نظر داشتن كليه پيامدهاي حقوقي آن، نسلكشي ارمنيان با هلوكاست يهوديان در يك رديف قرار داده شود.
آرا پاپيان، رييس مركز تحقيقاتي "مودوس وي وندي"
ترجمه از متن ارمني، هووسپيان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر