۱۳۸۹ اسفند ۲۹, یکشنبه

كليساها و آثار تاريخي آرتساخ (قراباغ) (2)

صومعه "دزيدزرنا وانك"
 مربوط به قرن چهارم ميلادي است و در نزديكي "بردزور" (لاچين) در منطقه "كاشاتاق" آرتساخ قرار دارد.
اين صومعه پيشتر به حوزه خليفه‌گري "تاتو" كليساي ارمني تعلق داشت. "استپانوس اوربليان"، مورخ قرن سيزدهم ميلادي و اسقف "توما واناندتسي" (قرن هفدهم ميلادي) در آثار خود از اين صومعه به عنوان يك مركز مهم مذهبي ياد كرده‌اند.
سنگ نوشته قديمي مربوط به بازسازي اين صومعه (از سال 1613 ميلادي) توسط مقامات جمهوري آذربايجان در سال‌هاي 1989 تا 1992 ميلادي نابود شد. پيشتر نيز حكومت جمهوري آذربايجان شوروي در سال 1967 سنگ نوشته ديگري را كه مربوط به سال 1779 بود تخريب نموده بود.
اين صومعه در قرن نوزدهم ميلادي توسط سكنه روستاي ارمني‌نشين "زيوا" استفاده مي‌شد اما سكنه اين روستا در سال 1905 و در پي درگيري‌هاي ميان ارامنه و تاتارها مجبور به ترك خانه و كاشانه خود شدند.
"دزيدزرنا وانك" در سال‌هاي 2000-1999 توسط ارامنه بازسازي شده است.

كليساي جامع "قازانچتسوتس"
يكي از بزرگترين كليساهايي است كه تاكنون در ارمنستان ساخته شده است. بناي كنوني آن در سال‌هاي 87-1868 تاسيس شد و در شهر "شوشي" قرار دارد.
اين كليسا به همراه كليساي "كاناچ ژام" (كليساي سبز) تنها كليساهاي ارمني شوشي هستند كه از تخريب توسط مهاجمان ترك و تاتار به هنگام كشتار ارامنه اين شهر در ماه مارس سال 1920 در امان ماندند. با اين حال بعد از سال 1920 جمهوري آذربايجان شوروي از آن به عنوان انبار غله و پاركينگ استفاده مي نمود. در طول جنگ قراباغ نيز مقامات جمهوري آذربايجان به دليل اطمينان از عدم مورد حمله قرار گرفتن آن از سوي نيروهاي ارمني از آن به عنوان انبار مهمات استفاده مي‌نمودند.
اين كليسا، پس از آزادسازي شهر شوشي يه طور اساسي بازسازي شده و اينك فعال است.
صومعه "گتيچا وانك"
اين صومعه كه از نظر معماري شبيه كليساهاي شهر "آني"، پايتخت پادشاهي "باگراتوني" ارمنستان است، در سال‌هاي 46-1241 ميلادي بنا شده است و در منطقه "هادروت" آرتساخ قرار دارد.
صومعه "يريتس مانكانتس"
اين صومعه در سال 1691 ميلادي توسط خاندان "مليك ايسرائليان"، حكام "جرابرت" آرتساخ بنا شده است و در منطقه "مارتاكرت" قراباغ قرار دارد.

با حضور در بناي يادبود شهدا، وزير امور خارجه چين ياد قربانيان نسل‌كشي ارمنيان را گرامي داشت

تركيه از حضور وزير امور خارجه چين در بناي يادبود شهداي نسل‌كشي ارمنيان و اداي احترام به قربانيان قتل‌عام ابراز ناخرسندي كرد.‌
به گزارش خبرگزاري "آناتولي" تركيه به دنبال سفر دو روزه (17-16 فوريه 28-27 بهمن) "يانگ جيه چي"، وزير امور خارجه جمهوري خلق چين به جمهوري ارمنستان و نثار تاج گل از سوي ايشان بر بناي يادبود نسل‌كشي ارمنيان، اين خبرگزاري براي دريافت پاره‌اي روشنگري در مورد حضور وزير امور خارجه چين در ايروان با وزارت امور خارجه چين ارتباط تلفي برقرار كرد.‌ به گزارش آناتولي نماينده وزارت خارجه چين در پاسخ به اين خبرگزاري گفته است: "وزير خارجه جمهوري خلق چين در اين سفر ديدارها و ملاقات‌هاي دوستانه‌اي با رهبران ارمنستان داشته است". همچنين در پاسخ به اين سئوال آناتولي كه "آيا در خلال سفر آقاي يانگ جيه چي به ايروان حضور وزير امور خارجه در محل بنايي كه به مناسبت وقايع سال 1915 بنا شده است به اين معناست كه جمهوري چين در خصوص اين موضوع تغيير موضوع داده است؟"، مسئول دفتر مطبوعاتي اين وزارتخانه گفت: "ارمنستان و تركيه هر دو كشورهاي دوست به شمار مي‌روند. جمهوري خلق چين نيك مي‌داند كه ميان اين دو كشور مسايل تاريخي وجود دارد و لذا توجه به نقطه نظرات هر يك از طرفين در خصوص اين مسايل حائز اهميت مي‌باشد. چين بر لزوم توجه به اين مسايل تأكيد مي‌كند". اما "مراد اسن‌لي"، سفير تركيه در پكن در گفتگو با اين خبرگزاري نظراتي خنده‌دار و ادعاهاي تعجب‌برانگيزي مطرح نموده است. وي از جمله اظهار داشته است: "وزير امور خارجه چين با اصرار مقامات ارمنستان از بناي يادبود قربانيان نسل‌كشي ارمنيان بازديد كرده است.(؟!) اما بعضي از رسانه‌هاي ارمنستان آن را به گونه‌اي خاص جلوه داده‌اند تا از اين حركت به نفع خود سود جويند".‌ اسن‌لي افزوده است: "ما اين موضوع را با وزارت امور خارجه چين در ميان گذاشته‌ايم و پاسخ طرف چيني حاكي از آن است كه ديدگاه پكن در ارتباط با حوادث سال 1915 تغيير نكرده است". سخنان سفير تركيه از آن جهت تعجب‌برانگيز است كه چگونه كشور كوچك ارمنستان با پتانسيل‌هاي مشخص سياسي، اقتصادي، نظامي و جمعيتي خود در قياس با جمهوري خلق چين اين توان را دارد كه مقام ارشد سياسي يكي از ابر قدرت‌هاي جهان را، (آن هم در سطح وزير امور خارجه) با اصرار مجبور به حضور در بناي يادبود شهداي نسل‌كشي ارمنيان نمايد!؟ اما حضور مقامات سياسي ديگر كشورها از جنبه معنوي نيز قابل ارزش و تامل است. حضور اين مقامات كه با خواست و اراده آنان صورت مي‌گيرد جداي از پيام‌هاي سياسي اين حضور حداقل نشانگر اداي احترام آنان به قربانيان است. اما عمده نگراني تركيه از حضور يانگ جيه چي در بناي يادبود نسل‌كشي ارمنيان ار آن جهت است كه چين از اعضاي دايمي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و يكي از تاثيرگذارترين كشورها در عرصه سياست جهاني است. كشوري كه داراي حق وتو و از لحاظ سياسي بر خلاف تركيه وحدت نظرهاي سياسي بسياري با ارمنستان دارد. از چند سال پيش جمهوري چين سياست فعالانه‌اي در قفقاز پيش گرفته است.‌‌ ‌سخنان يانگ جيه چي در ديدار با "جاثليق گارگين دوم"، رهبر ديني ارمنيان جهان مبني بر لزوم محكوميت جهاني نسل‌كشي ارمنيان براي پيشگيري از تكرار فجايع مشابه يكي از دلايل نگراني و ناخرسندي مقامات تركيه بود. آنكارا از اين نگران است كه اين عضو تاثيرگذار سازمان ملل متحد با اتخاذ مواضع اينچنيني عرصه را بر تركيه تنگ كند.‌ يادآور مي‌گردد؛ وزير امور خارجه چين در سفر به ارمنستان با رييس جمهور، نخست وزير و وزير امور خارجه ارمنستان به طور جداگانه ديدار و ضمن مورد بحث قرار دادن مسايل سياسي و تجاري مختلف و از آن جمله مسايل مربوط به حل مناقشه قراباغ، بر آمادگي كشورش براي سرمايه‌گذاري و كمك به توسعه اقتصادي ارمنستان تاكيد ورزيد. به گزارش "پرتال خبري ارامنه ايران" در اين ديدارها مقامات ارشد ارمنستان از دولت چين به خاطر اتخاذ سياست‌هاي متعادل در خصوص مناقشه قراباغ تشكر و سپاسگزاري نمودند.‌ ادوارد نعلبنديان"، وزير امور خارجه ارمنستان نيز در ديدار خود با وزير امور خارجه چين تاكيد نمود، كه بازديد وزير امور خارجه چين از ارمنستان حكايت از آن دارد كه رشد و توسعه روابط و همكاري‌هاي دو جانبه در زمينه‌هاي مختلف ادامه دارد. طرفين تاكيد كرده‌اند كه بازديدهاي متقابل مقامات رسمي دو كشور در امور رشد و گسترش مناسبات دو جانبه نقش مهمي ايفا مي‌كند.‌ شايان ذكر است، كه وزير امور خارجه چين و هيئت همراه از بناي يادبود شهداي نسل‌كشي ارامنه بازديد و تاج گل نثار آن كردند. رييس دستگاه سياست خارجي چين همچنين از موزه نسل‌كشي ارمنيان بازديد به عمل آورده و در دفتر خاطرات آن يادداشت خود را ثبت نمود.

ارمنستان توسعه روابط و مناسبات با ايران را حائز اهميت مي‌داند

سرژ سركسيان"، رييس جمهوري ارمنستان در ديدار با "محمدرضا رئوف‌شيباني"، معاون خاورميانه و مشترك‌المنافع وزير امور خارجه ايران و نماينده ويژه ريس جمهور كه اواخر بهمن ماه براي تسليم پيام آقاي احمدي نژاد راهي ايروان شده بود؛ توسعه روابط و مناسبات ميان تهران و ايروان و نيز اجراي توافق‌هاي همكاري كشورش با ايران را حائز اهميت دانست.‌ سركسيان خاطرنشان كرد: "روابط ميان ايران و ارمنستان در سطح عالي قرار دارد و در شرايط حسن همجواري و اعتماد متقابل توسعه مي‌يابد. سركيسيان و شيباني در اين ديدار، توافق‌هاي بدست آمده در جريان ديدار روساي جمهوري دو كشور را مورد بحث و تبادل نظر قرار داده و در باره روند اجراي آنها گفت‌وگو كردند.‌ طرفين بر اهميت فعاليت كميسيون مشترك همكاري‌هاي دولتي ايران و ارمنستان در امر تحكيم و تقويت روابط اقتصاد ميان دو كشور نيز تاكيد كردند.‌ دو طرف همچنين در باره برخي مسائل منطقه‌اي رايزني و به تبادل نظر پرداختند.‌ محمد رضا رئوف شيباني، معاون وزير امور خارجه ايران با "آرمن گيراگوسيان"، همتاي ارمني خود نيز به طور جداگانه ديدار و در خصوص روابط دوجانبه گفت‌وگو كرد.‌طرفين در اين ديدار پيرامون همكاري‌هاي ايران و ارمنستان در عرصه‌هاي اقتصادي و بازرگاني و نيز روند اجراي طرح‌هاي مشترك در زمينه انرژي و حمل‌ونقل مذاكره كردند.‌ شيباني در جريان سفر به ايروان، همچنين با "ادوارد نالبانديان"، وزير امور خارجه ارمنستان ديدار و مذاكره كرد.‌ وزير امور خارجه ارمنستان در اين ديدار روابط تهران و ايروان را عالي توصيف نمود و از روند توسعه روابط دوجانبه ابراز خرسندي كرد.‌ دو طرف در اين ديدار در خصوص فعاليت كميسيون دولتي ايران و ارمنستان مذاكره كرده و نقش آن را در بسط و گسترش همكاري‌هاي اقتصادي و تعيين و اجراي طرح‌ها و برنامه‌هاي مشترك حائز اهميت دانستند.‌ مقام‌هاي ايران و ارمنستان همچنين امكان ايجاد ساز و كار دائمي براي رايزني‌ها ميان وزارتخانه‌هاي خارجه دو كشور را مورد بحث قرار داده و در خصوص مسائل مربوط به همكاري‌ها در عرصه‌هاي مختلف و طرح‌هاي مهم در عرصه‌هاي حمل‌ونقل و انرژي و نيز مسائل منطقه‌اي مذاكره كردند.‌
روابط ايران و ارمنستان در سال‌هاي اخير روندي رو به توسعه داشته و عزم سران دو كشور دوست و همسايه براي گسترش همكاري‌ها ، در اين روند نقش مهمي داشته است.‌ تهران و ايروان در عرصه‌هاي مهمي همچون سياسي، اقتصادي و بازرگاني، انرژي و حمل‌ونقل با يكديگر همكاري گسترده‌اي دارند.

پذيرش تلويحي بخشي از تاريخ

"عبدالله گل"، رييس جمهور تركيه در پايان سخنراني خود كه در نشست مجمع عمومي پارلماني شوراي اروپا اواخر ژانويه (دي ماه) در استراسبورگ فرانسه برگزار گرديد، در پاسخ به سئوال "نائيرا ظهرابيان" عضو هيئت پارلماني جمهوري ارمنستان كه پرسيده بود، "آيا رهبر تركيه فكر نمي‌كند چنانچه كشورش هر چه زودتر اين جسارت را داشته باشد كه واقعيت نسل‌كشي ارمنيان را به رسميت بشناسد، زودتر از بار سنگيني كه از گذشته بر دوشش سنگيني مي‌كند رها خواهد شد و در جمع كشورهاي دموكراتيك و متمدن جايگاه خود را پيدا خواهد كرد؟"، گفت: "ما فكر مي‌كنيم كه اصولاً نسل‌كشي صورت نگرفته است. ما بايد واضح و صريح سخن بگوئيم. بايد هيئتي تشكيل گردد، بايد همه آرشيوها روي ميز قرار گيرد. بايد همه اسناد و مدارك مورد بررسي قرار گيرد. نهايتاً ما نتيجه بررسي‌هاي اين هيئت را هر چه كه باشد قبول خواهيم كرد".‌ وي ادامه داد: "البته عليه مردم ظلم‌هايي روا گشته است و با تحريك پاره‌اي افراد شورش‌هايي به وقوع پيوسته و به دنبال آن تبعيدهايي صورت گرفته است، كه براي آن متاسفيم".(؟!) اما وقتي از واژه نسل‌كشي استفاده مي‌كنيم اين بدان معنا است و اين فكر تداعي مي‌شودكه كشتارهاي هدفمند صورت گرفته است، در حالي كه ارمنيان در امپراتوري عثماني در سمت‌هاي بالايي از جمله اعضا عالي دادگستري و سفير بر مسند كار بودند".‌
رييس جمهور تركيه با تكرار مجدد پذيرش هرگونه نظر هيئت بررسي كننده قتل‌عام و اينكه مي‌تواند افرادي از كشورهاي ثالث در آن عضويت داشته باشند، گفت: "اگر ادعاهايي در اين مورد (قتل‌عام) وجود دارد بياييد با همديگر فعاليت كنيم. اما ما بر اين عقيده‌ايم و همانطور كه آتاتورك نيز گفته است، ما بايد به آينده بنگريم ما براي همه آسيب‌ديدگان متاسفيم اما بايد به آينده فكر كنيم. من نمي‌توانم اتهامات شما را قبول كنم".‌
يادآور مي‌گردد؛ كه چند سال پيش براي اولين بار "رجب طيب اردوغان"، نخست وزير تركيه با ارسال نامه‌اي براي رييس جمهور ارمنستان پيشنهاد كرد تا هيئتي متشكل از تاريخدانان دو كشور براي بررسي "موضوع نسل‌كشي ارمنيان و اينكه آيا اصولاً چنين مسئله‌اي واقعيت دارد يا خير" تشكيل گردد. تركيه با طرح چنين پيشنهادي مي‌خواهد چنين وانمود كند كه اين مسئله (نسل‌كشي ارمنيان) موضوع و ادعايي كاملاً تاريخي است كه به سان هزاران هزار رويداد تاريخي ديگر ترديدها و نقطه نظرات كاملاً مختلف و متضادي در خصوص آن وجود دارد و از سوي ديگر چنين وانمود كند كه در حالي كه ارمنيان با ترك‌ها در حال بررسي واقعيت اين قتل‌عام هستند چرا مجامع بين‌المللي و پارلمان‌هاي كشورهاي مختلف راي به شناسايي قتل‌عام و محكوميت آن مي‌دهند و حتي از دولت تركيه درخواست مشابه‌اي را نيز مطرح مي‌كند. به عبارت ديگر تركيه تلاش مي‌كند واقعيت قتل‌عام ارمنيان را به موضوعي كه بايد تاريخدانان راجع به آن اظهار نظر كنند و نه سياستمداران آن را يك مسئله صرف تاريخي و اختلاف نظر ميان تاريخدانان وانمود كرده از ابعاد سياسي و عواقب حقوقي و سياسي اين نژادكشي رهايي يابد. البته همان زمان دولت ارمنستان و گروه‌ها و تشكلات ارمنيان سرتاسر جهان با اين سياست مكارانه دولت تركيه مخالفت كردند، اما با اين وجود مقامات تركيه هر وقت تحت فشار دادخواست حقوقي و ارضي نژادكشي ارمنيان قرار مي‌گيرند، بار ديگر مواضع قبلي به ظاهر دمكراتيك خود را تكرار مي‌كنند.‌

"چه كسي قلم دينك را شكست"‌

به مناسبت چهارمين سالگرد قتل روزنامه نگار ارمني در تركيه چهار سال پ

يش در 19 ژانويه سال 2007 يكي از چهره‌هاي شاخص اجتماعي ارمنيان تركيه به قتل رسيد. در اين روز "هراند دينك"، سردبير هفته‌نامه ارمني - تركي "آگوس" در مقابل دفتر كارش هدف گلوله نوجواني 17 ساله قرار گرفت و به قتل رسيد. علي‌رغم گذشت 4 سال از زمان قتل و دستگيري فرد قاتل و چند تن از همدستان وي هنوز مجرمان به كيفر نرسيده‌اند. در اين چهار سال دادگاه رسيدگي كننده به اين پرونده طبق دستور و نظارت مقامات ارشد قضايي-امنيتي با به درازا كشاندن روند دادرسي عملاً باعث فرار تعدادي از سركردگان اين جنايت و نيز سر به نيست شدن مدارك مهمي كه حكايت از دست داشتن مقامات عالي امنيتي تركيه در اين قتل داشت، شده‌اند.‌
اين مقامات هر روز با طرح موضوعي جديد روند دادرسي را لوث كرده عملاً مانع از برملاء شدن چهره آمران اصلي و پشت پرده اين جنايت مي‌شوند.
احتمال آزادي قاتل و همدستانش
چندي پيش رسانه‌هاي تركيه اعلام كردند، با تصويب قوانين جديد اين احتمال وجود دارد كه "اوگيون ساماست"، قاتل هراند دينك در آينده‌اي نزديك از زندان آزاد شود(؟!) طبق قانوني كه مجلس ملي تركيه آنرا در 23 مارس سال 2005 به تصويب رسانده ولي اجراي آنرا به بعد از 31 دسامبر سال 2010 (10 دي 89) موكول كرده بود، اين احتمال وجود دارد كه قاتل دينك و دو همدستش به دليل صغر سني از زندان آزاد شوند. پيشتر وكيل قاتل از دادگاه درخواست كرده بود كه به دليل اينكه موكلش در زمان انجام جرم 17 سال سن داشته پرونده وي به دادگاه اطفال ارسال شود. اين در اين حالي است كه طبق قوانين جديد مدت حبس در نظر گرفته شده براي متهمان نوجواني كه مرتكب جرايم سنگين از جمله قتل عمد شده‌اند حداكثر 3 سال مي‌باشد، لذا اين احتمال وجود دارد كه قاتل هراند دينك به زودي از زندان آزاد شود.(؟!)‌

اهمال در روند دادرسي و نابودي اسناد
چندي پيش زماني كه دادگاه خواستار حضور يكي از شهود مهم اين پرونده به نام "اورهان اوزن" در جلسه دادگاه شد، مشخص گرديد كه وي ناپديد شده است.(!؟) اين شاهد مهم در تاريخ 10 مه سال 2010 (20 ارديبهشت 89) با حضور در يكي از جلسات دادگاه گفته بود كه از سال 1997 الي 2005 به مدت 9 سال عضو سرويس‌هاي اطلاعاتي ژاندارمري تركيه بوده است. وي شهادت داده بود كه از سوي مقامات ارشد خود وظيفه داشته كه روزهاي مديد از محل دفتر هفته‌نامه "آگوس" و تردد افراد به آن عكس برداري كند. اوزن همچنين اعتراف كرده بود كه "ياسين حيال" و "اورهان تونجل"، دو تن از متهمان اصلي ترور هراند دينك عضو سرويس‌هاي اطلاعاتي ژاندارمري بوده‌اند.‌
دستگاه قضايي تركيه عملاً با طولاني كردن روند رسيدگي به اين پرونده ضمن فراهم نمودن زمان كافي براي آمران اصلي اين جنايت براي از بين بردن اسناد و شهود اين پرونده عملاً با طراحان اين جنايت همكاري مي‌كند.‌

بي‌توجهي دولت و قصور آگاهانه نيروهاي امنيتي
"محمدعلي بيراند"، سردبير بخش خبري شبكه تلويزيوني "سي. ان. ان. ترك" روند دادرسي اين پرونده را از زاويه ديگري مورد تجزيه و تحليل قرار مي‌دهد. وي در اين باره مي‌گويد: "4 سال از آن روزي كه دينك به قتل رسيد مي‌گذرد، اما افسران و فرماندهان پليس (تركيه) درارتباط با اين قتل مجازات و تنبيه نشده‌اند. اگر شجاعت افرادي نظير "نديم شنر" (وي با چاپ يك كتاب اسناد با ارزشي در باره مشاركت و قصور مقامات امنيتي و پليس در اين قتل برملا كرد.- آراكس) و ديگر خبرنگاران و روزنامه‌نگاران نبود، افكار عمومي هيچ خبر و آگاهي از اين موضوع كسب نمي‌كرد و در بي‌اطلاعي كامل به سر مي‌برد. اما اينك افكار عمومي به خوبي مي‌دانند كه پيش از ترور دينك مقامات اطلاعاتي و امنيتي كاملاً از احتمال وقوع اين قتل مطلع بوده‌اند. مقامات امنيتي و پليس نتوانستند و يا نخواستند از وقوع اين قتل جلوگيري كنند، زيرا هراند دينك ارمني بود".‌
بيراند در ادامه اظهار مي‌دارد: "پليس و مقامات امنيتي آگاهانه و يا ناآگاهانه به اخبار و اطلاعاتي كه حكايت از طرح‌ريزي براي قتل دينك به آنان مي‌رسيد، اهميت ندادند، به عبارت ديگر سرويس‌هاي امنيتي و اطلاعاتي به وظايف خود عمل نكردند".‌
بيراند با اعلام اينكه "اين جنايت به دليل بي‌توجهي دولت به وقوع پيوست، بي‌توجهي كه اينك نيز ادامه دارد"، مي‌گويد: "وزارت كشور تحقيقات كافي انجام نمي‌دهد، آنان پرونده اين قتل را از ابعاد مختلف مورد تحقيق و بررسي قرار نمي‌دهند و با سكوت با اين موضوع برخورد مي‌كنند. زيرا فكر مي‌كنند افشاي چهره مقصرين اين جنايت به ضرر دولت خواهد بود. اما افكار عمومي بايد پاسخ سوال‌هاي مهم و تاريك را به دست آورد. جامعه تركيه نمي‌تواند در اين بي‌آبرويي زندگي كند،. مقصران بايد مجازات شوند".‌

گزارش سالانه وكلا
تيم وكلاي خانواده "دينك" در چهارمين سالگرد ترور وي گزارش سالانه خود را منتشر كرد. در اين گزارش آمده است: "اينك در چهارمين سال ترور روزنامه‌نگار ارمني نه تنها عدالت محقق نگشته بلكه بلعكس براي اجراي عدالت موانع بي‌شماري ايجاد شده است".‌
در اين گزارش، دولت به خاطر حمايت از كارگزاران خود و نيز عدم توجه و رد درخواست‌هاي اصولي و مكرر وكلا براي برملا كردن و پيگيري عادلانه روند دادرسي اين پرونده، محكوم شده است.
در بخشي از اين گزارش مي‌خوانيم: "در اين مرحله از دادرسي مهمترين مسئله و موضوعي كه مرتباً با آن مواجه مي‌شويم و مي‌توان به آن اشاره نمود، مخفي كردن و از بين بردن اسناد و اطلاعات از سوي دستگاه‌هاي اطلاعاتي امنيتي است، اطلاعاتي كه با استفاده و استناد به آنها مي‌شد حقايق با ارزشي را برملا نمود. آنان با ترتيب دادن شهادت‌هاي كذب و دروغين تلاش كردند تا روند پي‌گيري گروه تحقيق را به بيراهه بكشانند".‌

اسناد جديد برملا مي‌كنند
در سالگرد قتل دينك كتاب جديدي تحت عنوان "يك ارمني بود...، رمز عمليات هراند دينك" كه برملا كننده بخشي از حقايق ناگفته ترور اين روزنامه‌نگار ارمني است منتشر گرديد.‌ آدام ياووز ارسلان"، خبرنگار نشريه "بوگون" ‌‌(دعل عذ)‌‌ و نويسنده اين كتاب اسناد تازه‌اي درباره قتل هراند دينك ارائه مي‌كند. موضوع ارتباط داشتن قاتل با سرويس‌هاي اطلاعاتي ژاندارمري بخشي از اين افشاگري است. نويسنده در اين باره مي‌نويسد: "اوگيون ساماست" قاتل دينك و "ياسين حيال" و "اورهان تونجل" همدستان وي با "ساتلش شاهين"، افسر ارشد اطلاعاتي ژاندارمري شهر ترابوزان ارتباط و روابط تنگاتنگي داشتند. از قرار معلوم "احمد فاروغ ايدوغلو"، يكي از دوستان شاهين با دستور مستقيم وي به ساماست كه براي قتل دينك راهي استانبول شده بود كمك مي‌كند تا سلاح تهيه نمايد. سپس خود شاهين يك روز قبل از ترور دينك، يعني در 18 ژانويه راهي استانبول شده و در همان محله‌اي كه ساماست سكني گزيده بود، مستقر مي‌شود".‌ در اين كتاب آدام ياووز اسناد و شواهد متعددي از همكاري سرويس‌هاي امنيتي با گروه ترور براي انجام جنايت ارائه مي‌كند.‌

محكوميت وزارت كشور
بعد از آنكه دادگاه حقوق بشر اروپا وزارت كشور تركيه را به دليل قصور در حفظ امنيت شهروند خود (هراند دينك) مقصر شناخت، دادگاهي در تركيه نيز لاجرم با صدور رايي اين وزارتخانه را به دليل كوتاهي در حفظ امنيت و نيز عدم انجام اقدامات پيشگيرانه براي جلوگيري از ترور اين فعال اجتماعي ارمني مقصر دانست. به گزارش سايت خبري "ارمني خبر" وكلاي پرونده دينك از سوي برادر متوفي شكايتي را به اين دادگاه تسليم و خواستار دريافت غرامت از وزرات كشور تركيه شده بودند. دادگاه شعبه 10 دادگستري استانبول بعد از بررسي مفاد پرونده شكايت، و با مد نظر داشتن راي دادگاه حقوق بشر اروپا، راي خود را در محكوميت اين وزراتخانه صادر كرد. خانم "فتيحه چتين"، وكيل خانواده دينك در اين باره گفت: "بعد از مقصر دانستن دادگاه حقوق بشر اروپا، صدور اين راي آن هم از سوي نهادهاي قضايي داخل كشور عليه وزارت كشور و نيز صدور دستور انجام تحقيقات ويژه از 28 كارمند دولت درگير اين پرونده، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.‌ اين دادگاه با استناد به راي صادره از دادگاه حقوق بشر اروپا وزارت كشور تركيه را به پرداخت 100 هزار ليره ترك به خانواده دينك و 9700 دلار هزينه‌هاي دادرسي محكوم نمود. دادگاه از آن جهت كه وزارت كشور مسئول عملكرد نيروهاي مطبع به خود يعني پليس و ژاندارمري است، آنرا متهم اول اين پرونده شناخت. يادآور مي‌گردد؛ كه اوايل ماه فوريه (13 بهمن) وكيل خانواده دينك با ارسال نامه‌اي براي وزارتخانه‌هاي امور خارجه، كشور و دادگستري تركيه خواستار اجراي حكم دادگاه حقوق بشر اروپا شده بود. در اين نامه وكيل از طرف "راكل دينك" همسر هراند دينك، پسر و دو دخترش و نيز خسرو دينك برادر آن مرحوم خواستار اجراي بلادرنگ مفاد حكم دادگاه حقوق بشر اروپا و پاسخگويي تمامي كساني كه در اين جنايت نقش داشته‌اند، شده بود.

اورهان پاموك: گفته‌ام و بار ديگر تكرار مي‌كنم كه بيش از يك ميليون ارمني در تركيه كشته شده‌اند

به نوشته روزنامه "راديكال" چاپ استانبول، "اورهان پاموك"، نويسنده نام آشناي ترك و برنده جايزه نوبل ادبي سال 2006 در مصاحبه با نشريه يوناني "كادمرني" گفته است: "گفته‌ام و بار ديگر تكرار مي‌كنم كه بيش از يك ميليون ارمني در تركيه كشته شده‌اند". وي افزوده است: "من نه فعال سياسي، بلكه منتقدي ادبي هستم كه با ادبيات سر و كار دارد، كسي كه براي حيثيت و صداقت ارزش بسيار قائل است".‌ پاموك در بخش ديگري از مصاحبه خود در مورد اوضاع اجتماعي تركيه در حال حاضر، شرايط ويژه فعلي، خصوصاً وضعيت فرهنگي، كارها و فعاليت‌هاي ادبي جديد خود و نيز تلاش‌هايي كه جريانات ملي‌گرا در جهت تحريف نظرات و گفته‌هاي وي انجام مي‌دهند توضيحاتي ارائه نمود.‌ وي اظهار داشت: "تركيه در موقعيت جغرافيايي خاصي ميان دو جهان متفاوت قرار گرفته و اين مسئله باعث پديدار شدن دو چهره متفاوت در كشور شده است كه بسيار طبيعي مي‌نمايد. در تركيه هر روز بر عمق اختلال شخصيتي و فرهنگي ميان شرق و غرب و به عبارت ديگر شيزوفرني (روانگسيختگي) ميان اين دو جهان افزوده مي‌شود. اين موضوع بر فرهنگ ما نيز تاثير مي‌گذارد. در بسياري از مواقع هويت فرهنگي ما (ترك‌ها) بر مبناي تصميمات سياسي شكل گرفته است".‌ پاموك در بخش ديگري از مصاحبه مي‌گويد: "قشري تلاش مي‌كنند مرا به عنوان كسي كه تنها از ملي‌گرايي انتقاد و عليه آن تبليغ مي‌كند، كسي كه نادان و نابخرد است، معرفي كنند. آنان سخنان مرا، خصوصاً مصاحبه‌هايي را كه با نشريات خارجي انجام مي‌دهم، تحريف مي‌كنند. اين بخشي از بازي سياسي آنان است كه اغلب همراه با موفقيت است. من براي دفاع از خود از هر آن چه در توان دارم استفاده مي‌كنم اما اين كافي نيست".‌
يادآور مي‌گردد اورهان پاموك در 6 فوريه سال 2005 (18 بهمن 1383) در مصاحبه با نشريه "تاگساينكر" چاپ سوييس صراحتاً به موضوع قتل‌عام ارمنيان و لزوم بررسي آزادانه در باره وقايع اسفبار سال 1915 اشاره كرده و گفته بود: "در تركيه بيش از يك‌ونيم ميليون ارمني و نزديك به سي هزار كرد به قتل رسيده‌اند". اين سخنان پاموك در تركيه جنجال بزرگي به راه انداخت تا جايي كه دادستاني اين كشور نيز دستور پيگرد قضايي پاموك را داد. اما بعد از چند سال كش و قوس و تحت فشار افكار عمومي جهان و خط و نشان كشيدن اتحاديه اروپا دادستاني تركيه از موضع خود عقب‌نشيني كرده، شكايت عليه پاموك را مختومه اعلام كرد. اين روشنفكر نام آشناي عرصه ادبيات ترك بار ديگر در گفتگو با شبكه تلويزيوني "يورونيوز" بر سخنان خود در مورد واقعيت نسل‌كشي ارمنيان تأكيد كرد. اين شبكه در برنامه خبري 30 نوامبر سال 2009 (9 آذر 1388) گفت‌وگويي با پاموك پخش كرد كه طي آن پاموك ضمن حمايت از عضويت كشورش در اتحاديه اروپا از سخنان قبلي‌اش در خصوص كشتار ارمنيان در سال 1915 در تركيه دفاع نمود. هرچند تا كنون تحت فشار اتحاديه اروپا، پاموك از پيگرد قضايي در امان مانده است اما معلوم نيست كه وي بتواند از كينه ملي‌گرايان كشورش كه جان "هراند دينك" روزنامه‌نگار و فعال اجتماعي ارمني را گرفتند، در امان باشد. "ياسين حيال" يكي از متهمان اصلي ترور "دينك" در ملأعام عليه پاموك سخنان تهديدآميزي را بيان نمود كه ثابت كرد وي يكي از اهداف ترور آنان بوده است.‌
در حال حاضر پاموك براي حفظ جانش در خارج از كشورش سكونت دارد. وي با سكني گزيدن در آمريكا در دانشگاه كلمبيا به عنوان مدرس، سخنراني‌هايي برگزار مي‌كند.‌

مشاور رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي‌:‌ مناسبات فرهنگي ملت‌ها، سنگ بناي اصلي روابط سياسي دولت‌ها است

دكتر طباطبايي مشاور رئيس سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامي در ديدار با گروهي از مسئولان و چهره‌هاي فرهنگي ارمنستان با اشاره به مشتركات فراوان فرهنگي دو ملت تاريخ ساز ايران و ارمنستان و سابقه 400 ساله حضور هموطنان ارمني در سايه اسلام مهر گستر در ايران اسلامي‌، روابط فرهنگي ملت‌ها را سنگ بناي اصلي و زيربناي روابط سياسي كشورها خواند.
به گزارش اداره‌كل روابط عمومي و اطلاع رساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، مشاور رياست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در اين ديدار كه يكشنبه دهم بهمن ماه با حضور دكتر سليماني رئيس مركز توسعه همكاري‌هاي علمي، دانشگاهي انجام شد،‌ به معرفي قابليت‌ها و توانمندي‌هاي سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامي در اقصي نقاط دنيا پرداخت و گفت: "راه اندازي 30 نمايندگي جديد فرهنگي در خارج از كشور از جمله اهداف آتي سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامي است".
دكتر طباطبايي همچنين حمايت از كرسي‌هاي زبان فارسي در دانشگاه‌هاي مختلف و گسترش بيش از پيش زبان و ادبيات فارسي را از جمله راهبردهاي مهم فعاليت‌هاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ذكر كرد.
لئون آنانيان رئيس كانون نويسندگان ارمنستان نيز در اين ديدار با تشكر فراوان از مجموعه فعاليت‌هاي رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در ارمنستان، گفت: "سفر به جمهوري اسلامي ايران، سفر به وطن دوم ما است". وي تنوع مناسب در فعاليت‌هاي رايزني فرهنگي و انتشار كتاب‌هاي مناسب و توزيع گسترده آنها را عامل اصلي موفقيت فرهنگي جمهوري اسلامي در ايروان بيان نمود‌.
چهارمين نشست انجمن ادبي ايران و ارمنستان با عنوان "پل ادبي ايران و ارمنستان"‌ با حضور يك هيأت هشت نفره از مسئولان ارشد و شخصيت‌هاي فرهنگي كشور ارمنستان به منظور ديدار و گفتگو با مسئولان فرهنگي و بازديد از مراكز علمي، فرهنگي كشورمان به دعوت مركز توسعه همكاري‌هاي علمي، دانشگاهي به مدت يك هفته به كشورمان سفر كرده‌اند.
لئون آنانيان رئيس كانون نويسندگان ارمنستان، هويك هوانسيان رئيس موزه هنرهاي فولكلور ارمنستان، هوانس آيوازيان رئيس انتشارات دائره‌المعارف بزرگ ارمنستان، آرتاك وارتانيان وزير سابق فرهنگ ارمنستان و مسئول مطبوعاتي دفتر رياست جمهوري ارمنستان از جمله اعضاي اين هيأت فرهنگي بودند.

ملاقات دوره اي روساي جمهور ارمنستان و آذربايجان

با وساطت "ديميتري مدودف"، ريس جمهور فدراسيون روسيه، روساي جمهور ارمنستان و آذربايجان براي هشتمين بار با يكديگر ديدار كردند. در اين ملاقات در تاريخ 5 مارس (14 اسفند 87) در شهر سوچي روسيه صورت گرفت "سرژ سركسيان" و "الهام علي‌اف"، روساي جمهور ارمنستان و آذربايجان در خصوص مناقشه قراباغ و دورنماي چگونگي حل و فصل اين مناقشه با يكديگر به گفتگو نشستند. همچنين طرفين ديدگاه‌ها و نقطه نظرات خود را از چند و چون اجراي توافقات به دست آمده در هفتمين دور ملاقات سه جانبه كه در تاريخ 27 اكتبر 2010 (5 مهر 89) در آستراخان روسيه برگزار گرديد، بيان داشتند. در ادامه گفتگوها وزراي امور خارجه سه كشور نيز به جمع گفتگو كنندگان پيوستند.‌
در پايان نشست رسمي بيانيه‌اي كوتاه صادر گرديد. در بخشي از اين بيانيه بر لزوم مبادله سريع اسرا اشاره و بر حل مسالمت‌آميز همه اختلافات و نيز ادامه آتش‌بس و بررسي هر گونه درگيري و حادثه در طول خطوط تماس در چارچوپ گروه ميانجي مينسك سازمان همكاري و امنيت اروپا تاكيد شده است. طرفين همچنين با تأكيد بر نقش مهم تماس‌هاي دوره‌اي در حل‌وفصل مناقشه، اعلام كردند كه اين تماس‌ها در غالب كنوني و در تكميل فعاليت‌هاي ميانجي‌گرانه روساي مشترك گروه مينسك ادامه يابد.‌
در پايان مذاكرات رسمي، سه ريس جمهور راهي پيست اسكي سوچي شده و چند ساعتي را در اين منطقه زيباي كوهستاني سپري كردند. نكته جالب در اين سفر تفريحي اينكه ديميتري مدودف شخصاً از روساي جمهور ارمنستان و آذربايجان با دوربين شخصي‌اش عكس‌برداري مي‌كرد. به گزارش خبرگزاري‌ها ريس جمهور روسيه از ابتداي عهده داري سمت رياست جمهوري براي كلكسيون شخصي خود از ديدارهاي اينچنيني عكس تهيه مي‌كند.

اختصاص 600 ميليارد ريال براي احداث بزرگراه تبريز ـ ارمنستان

نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي از اختصاص 600 ميليارد ريال اعتبار در بودجه سال آينده براي احداث بزرگراه تبريز ـ ارمنستان خبر داد.
عليرضا منادي گفت: با توجه به اينكه اين بزرگراه در يك مسير گردشگري فوق‌العاده احداث مي‌شود به همين علت تلاش شد تا در بودجه سال آينده براي اين بزرگراه اعتبار ويژه‌اي در نظر گرفته شود.
وي افزود: بيش از 70 روستا در مسير اين بزرگراه قرار دارد و همه آنها به نوبه خود جذابيت‌هاي خاصي براي گردشگران دارد و علاوه بر اين كه با احداث اين بزرگراه تمام روستاهاي اطراف از بن بست خارج مي‌شود، فاصله آنها تا مركز استان نيز به طور چشمگيري كاهش مي‌يابد و سبب اشتغال‌زايي جوانان منطقه مي‌شود.
منادي همچنين يكي ديگر از ويژگي‌هاي اين بزرگراه را دسترسي مردم منطقه به بازارچه‌هاي مرزي مشترك اعلام كرد و افزود: با بهره‌برداري از بزرگراه "تبريز-ارمنستان"، شهر تبريز به پل ارتباطي ايران و ارمنستان تبديل مي‌شود و مردم اين شهر مي‌توانند هر روز به بازارچه‌هاي مرزي رفت و آمد داشته و از قبال آن كسب درآمد كنند.
وي در عين حال از عزم نمايندگان استان در مجلس براي جذب و تخصيص اعتبارها و رديف‌هاي بودجه‌اي ويژه براي اجراي طرح‌هاي كلان ملي و بسترسازي براي توسعه زيربنايي استان خبر داد.
پروژه بزرگراه تبريز-ارمنستان كه عمليات اجرايي فاز نخست آن آغاز شده است، حدود 200 كيلومتر طول دارد و مسير فعلي را 50 كيلومتر كاهش مي‌دهد.‌

براي اولين بار در تركيه يادبود قربانيان هولوكاست برگزار شد

براي اولين بار در تاريخ جمهوري تركيه، ضمن برگزاري مراسم رسمي، ياد قربانيان هولوكاست گرامي داشته شد. به گزارش سايت تركيه‌اي "دنيا بولتني" در اين مراسم كه در كنيسه "نوه شالوم" در استانبول برگزار شد، نمايندگان وزرات امور خارجه تركيه، "موتلون"، استاندار استانبول و جمعي از يهوديان اين كشور حضور داشتند.
در بخشي از اطلاعيه وزارت امور خارجه تركيه كه به مناسبت گراميداشت اين روز صادر و در اين مراسم قرائت شد، آمده است: "براي اداي احترام در برابر ميليون‌ها يهودي و ساير اقليت‌هايي كه به وسيله رژيم نازي در خلال جنگ جهاني دوم قرباني شدند، سر تعظيم فرود مي آوريم". ‌
يادآور مي‌گردد؛ مجمع عمومي سازمان ملل در سال 2005، روز 27 ژانويه (7 بهمن) را "روز جهاني گرامي‌داشت قربانيان هولوكاست" نامگذاري كرده است.‌

رشوه 500 ميليون دلاري

در پايان نشست مقامات ارشد وزارت راه جمهوري آذربايجان و گرجستان كه در تاريخ 25 ژانويه (5 بهمن) در تفليس برگزار گرديد اعلام شد به احتمال بسيار زياد هزينه‌هاي پيش‌بيني شده براي احداث خط آهن قارص به آخلكالاك (منطقه‌اي ارمني‌نشين در جنوب غرب گرجستان) افزايش خواهد يافت. به گفته وزير راه جمهوري آذربايجان به دليل تغيير وضعيت اقتصادي و افزايش قيمت‌ها هزينه اين بخش از خط آهن باكو-تفليس-قارص افزايش يافته است. وي از ذكر مقدار افزايش سخني به ميان نياورد.
چند روز قبل از برگزاري اين نشست، منابع خبري گرجستان به نقل از مقامات شركت راه آهن دولتي جمهوري آذربايجان اعلام كرده بودند كه باكو آماده است وام جديدي به ارزش 500 ميليون دلار براي تكميل اين بخش از خط آهن در اختيار تفليس قرار دهد.
يادآور مي‌گردد؛ كه قبلاً نيز وامي 200 ميليون دلاري با بازپرداخت 25 ساله و نرخ بهره يك درصد از محل صندوق شركت نفت دولتي آذربايجان براي احداث اين پروژه در اختيار گرجستان قرار گرفته بود. نكته جالب اينكه بودجه ساخت آن بخش از خط آهن كه از خاك گرجستان مي‌گذرد تماماً از سوي جمهوري آذربايجان پرداخت مي‌گردد. پرداخت وام 500 ميليون دلاري جديد، نشان دهنده اين واقعيت است كه جمهوري آذربايجان قصد دارد به هر قيمتي كه شده اين خط آهن را به بهره‌برداري برساند. هدف باكو آن است كه ضمن خارج ساختن همسايه غربي خود، يعني جمهوري ارمنستان از مشاركت در طرح‌هاي اقتصادي منطقه‌اي، با احداث هر چه سريع‌تر اين خط آهن، از آن به عنوان اهرمي سياسي- اقتصادي براي در انزوا قراردادن ايروان سود جويد.
طرح ساخت خط آهن باكو- تفليس-آخالكالاك- قارص براي اولين بار در نشست وزراي سه كشور گرجستان، تركيه و آذربايجان در سال 2005 ميلادي مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفت. بعدها در نشست‌هاي مقامات عالي اين سه كشور كه در سطح روساي جمهور نيز برگزار گرديد، قرارداد نهائي امضا و عمليات احداث اين خط آهن آغاز گرديد. خط آهن قارص به آخالكالاك حدوداً 98 كيلومتر است كه 68 كيلومتر آن در خاك تركيه و حدود 30 كيلومتر آن در گرجستان خواهد بود، كه پس از احداث به خط آهن تفليس- باكو كه هم اينك در حال استفاده است، متصل خواهد شد.
تركيه و آذربايجان با احداث اين پروژه مواصلاتي- ترانزيتي در نظر دارند جمهوري ارمنستان را از طرح‌هاي اقتصادي- تجاري منطقه‌اي خارج ساخته اين كشور را از فوايد اقتصادي اينگونه طرح‌ها محروم سازند.
به عقيده كارشناسان مسائل منطقه‌اي با وجود خط آهن قارص- گيومري (از شهرهاي مرزي ارمنستان در همسايگي تركيه)، احداث خط آهن جديد پيش از آنكه اهداف اقتصادي- تجاري داشته باشد، اهدافي سياسي دارد. به هر جهت آنچه تاكنون در قفقاز شاهد آن بوده‌ايم بيانگر اين واقعيت است كه اجراي طرح‌هاي اقتصادي در اين منطقه نه بر مبناي توجيه و صرفه اقصادي بلكه اغلب با مد نظر داشتن اهداف و برنامه‌هاي بلند مدت سياسي صورت مي‌گيرد، كه احداث خط لوله نفت باكو- تفليس- جيهان و زمزمه‌هاي ساخت خط لوله گاز "نابوكو" از مصاديق بارز آن است.‌

ايران در فهرست بانك مركزي جمهوري آذربايجان

بخش نظارت و بازرسي بانك مركزي جمهوري آذربايجان فهرست جديد كشورهاي كه مبادلات و ترانسفر مالي با آنها مطلوب نبوده و بايد شديداً تحت نظارت و كنترل گيرد، اعلام كرد. به گزارش پايگاه خبري ‌ظش‌زذش/خنثدهب‌ نام ايران نيز در فهرست كشورهاي كه به دليل پولشويي و حمايت از تروريسم، در اين فهرست ثبت شده به چشم مي خورد. از چمله كشورهاي كه نامشان در اين ليست آورده شده است، مي توان به سودان، عراق، افغانستان، پاناما، تايلند و سومالي اشاره كرد. قابل ذكر است كه بانك مركزي جمهوري آذربايجان به صورت سنتي نام جمهوري ارمنستان را همواره در فهرست خود ثبت مي كند.

"چه كسي قلم دينك را شكست"‌

"نديم شنر"، نويسنده و روزنامه نگار روزنامه "حريت" در كتاب جديد خود تحت عنوان "جمعه قرمز، چه كسي قلم دينك را شكست" جزئيات جديدي از حقايق ناگفته قتل "هراند دينك"، روزنامه نگار ارمني و سردبير هفته‌نامه ارمني "آگوس" را بر ملا كرده است.
در بخشي از اين كتاب كه گزيده‌هايي از آن را روزنامه "مليت" پيش از به بازار آمدن آن منتشر كرده است، مطالبي منتشر شده كه بيانگر علم و آگاهي مقامات ارشد امنيتي از برنامه‌ريزي براي قتل دينك و نيز همكاري خاموش آنان در اين ترور است. در قسمتي از اين كتاب چنين نوشته شده است: "در سندي كه به امضا معاون سرويس‌هاي امنيتي استانبول مورخ 2 مارس سال 2004 آمده است، عليه هراند دينك تهديدهاي بسياري صورت مي‌گيرد لذا مي‌بايست تدابير امنيتي و حفاظتي كافي در حوالي دفتر هفته‌نامه آگوس اتخاذ گردد".‌
بر اساس اطلاعات د رج شده در اين كتاب در تاريخ 17 فوريه 2006، يعني حدوداً يك سال قبل از ترور دينك دستگاه‌هاي امنيتي شهر ترابوزان گزارشي براي مسئولين امنيتي استانبول ارسال كرده بودند. در آن گزارش به صراحت آمده بود كه "ياسين حيال"، (يكي از متهمان ترور دينك كه اينك تحت بازداشت است) در حال برنامه‌ريزي و آماده كردن طرحي براي حذف فيزيكي دينك است. در گزارش ديگري كه از همان شهر براي مقامات امنيتي استانبول ارسال گرديده به وضوح نوشته شده كه "ياسين حيال" در حال مهيا شدن براي كشتن دينك است".‌
يادآور مي‌گردد كه "نديم شنر" يك سال پيش نيز كتاب ديگري تحت عنوان "قتل دينك و دروغ‌هاي سرويس‌هاي امنيتي" به چاپ رساند. شنر در اين كتاب با ارائه اسناد تعدادي از مقامات ارشد امنيتي و اطلاعاتي و مدير بخش اطلاعات پليس استانبول و سه افسر ارشد اطلاعاتي را به كوتاهي در انجام وظيفه و عدم جلوگيري از قتل دينك متهم كرده بود. بعد از انتشار كتاب فوق تعدادي از اين مقامات با اعلام شكايت خواستار محاكمه شنر شدند. آنان در دادخواست خود اين نويسنده را به "افشاي اسرار و اطلاعات سري" و "تهمت ناروا عليه افسران و ماموران مبارزه با تروريسم و تحريف وظايف آنان" متهم كرده بودند.‌
در اين حال با وجود گذشت 4 سال از قتل دينك به دليل روند بسيار كند مراحل رسيدگي اين پرونده هنوز قاتل و همكاران وي محكوم و مجازات نشده‌اند، اين در حالي است كه تاكنون آمران اصلي و جريانات پشت پرده اين ترور نيز پنهان نگاه داشته مي‌شوند.‌

اولين جلسه دادگاه قاتل هراند دينك در دادگاه اطفال استانبول

اولين جلسه دادگاه "اوگيون ساماست"، قاتل "هراند دينك"، سردبير هفته‌نامه "آگوس" در دادگاه اطفال استانبول در تاريخ 28 فوريه سال جاري (9 اسفند) برگزار شد.
دادگاه عالي جنايي "بشيكتاش" پس از بررسي درخواست وكيل اوگيون ساماست در مورد اينكه موكلش در زمان وقوع جرم به سن قانوني نرسيده بوده است، در فوريه 2010 راي به ارجاع اين پرونده به دادگاه اطفال داد.‌
"باگرات استوكيان"، سردبير بخش ارمني هفته‌نامه آگوس در مصاحبه با راديو "آزادي" گفت: "در جلسه 28 فوريه دادگاه اوگيون ساماست قاتل هراند دينك هيچ يك از اعضا خانواده مقتول حضور نداشتند".‌
وي گفت: "خانواده دينك اين جلسه دادگاه را بايكوت كرده‌اند و آماده مي‌شوند تا كليه جلسات دادگاه اطفال را كه مربوط به رسيدگي به پرونده قاتل هراند دينك است را بايكوت نمايند". به اعتقاد استوكيان "روند رسيدگي به اين پرونده به كلي دور از عدالت است و هيچ تلاشي براي خاتمه دادن به اين بي‌عدالتي صورت نمي‌گيرد".‌
استوكيان كه در جلسه دادگاه حضور داشته، مي‌گويد: "قاضي پرونده با مخاطب قرار دادن قاتل دينك با عنوان "نابالغي كه به انجام جرم ترغيب شده" از همان ابتداي جلسه دادگاه براي بي‌گناه جلوه دادن وي زمينه‌سازي كرد. از سوي ديگر پاسخ‌هاي متهم به سئوال‌هاي دادگاه نيز بي سر و ته بود. مخصوصاً طرح سوال‌هايي از روز قتل و شرايط وقوع قتل از سوي قاضي و امتناع ساماست از دادن پاسخ به بهانه اينكه پس از گذشت 4 سال چيزي به خاطر نمي‌آورد، اين شبه را تشديد مي‌كند.‌
به گفته استوكيان "دلايل و شواهد جديدي در مورد پرونده دينك به اثبات رسيده است. اين شواهد از دادگاه يكي ديگر از اعضا باند "ارگنه كن" به دست آمده است. در آن دادگاه پدر و دختري به عنوان شاهد حاضر شده بودند، دختر شهادت داده است كه در زمان قتل دينك دو نفر ديگر در كنار ساماست حضور داشتند. وي همچنين تأكيد نموده است كه حتي گفتگوي آنها را با يكديگر به وضوح شنيده است. اما اين شواهد در دادگاه رسيدگي به پرونده هراند دينك به كلي ناديده گرفته مي‌شوند".‌
باگرات استوكيان تاكيد مي‌كند: "هراند دينك در تاريخ 19ژانويه 2007 در مقابل دفتر هفته‌نامه آگوس به قتل رسيده است. آن چه اينك بر همگان روشن است و از 4 سال پيش نيز كاملاً آشكار بوده است، اينكه قاتل دستگير شده و به جرم خود اعتراف نموده است. كسي كه اسلحه را براي قاتل مهيا ساخته، مقدمات قتل را آماده كرده و دستور قتل را صادر كرده است نيز دستگير شده است. و اكنون نفر سوم نيز به جمع آنها پيوسته است و اين پرونده بايد با وجود هر سه نفر مختومه گردد".
وي اضافه مي‌كند: "وكلاي دينك تأكيد مي‌كنند كه شبكه‌هايي در كارند تا فعاليت‌هاي آنها به نتيجه نرسد، اين شبكه‌ها از شخصيت‌هاي دولتي، افسران و درجه‌داران نظامي تشكيل شده و تا زماني كه نكات تاريك پرونده روشن نشود عدالت محقق نخواهد گشت".‌

دردسر ارمني‌تبار بودن در تركيه

"جانان آرتمن"، نماينده زن مجلس ملي تركيه از حزب اپوزوسيون جمهوري دموكراتيك، بار ديگر به خاطر بيان ارمني‌الاصل بودن مادر رييس جمهور تركيه محكوم شد.
به نوشته روزنامه تركيه‌اي "حريت"، خانم آرتمن اعلام كرده است: يكي از نزديكان "عبدالله گل"، رييس جمهور تركيه در ازمير به دستيار همكارش "احمد ساتااوغلي" گفته است كه مادر عبدالله گل ارمني است. احمد ساتااوغلي نيز به خاطر اين اظهارات عليه خانم آرتمن اقامه دعوي نمود. بر اين اساس شعبه 11 دادگاه آنكارا با غير كافي دانستن مدارك و شواهد ارايه شده از سوي ساتااوغلو، شكايت وي را رد كرد. اما با ارجاع اين پرونده به ديوان عالي كشور و پذيرش اين شكايت از سوي آن و اعلام اينكه "اظهارات خانم جانان آرتمن تهمتي است كه به رييس جمهور گل نسبت داده شده و قابل پيگيري در مراجع قضايي است"، شعبه 11 دادگاه آنكارا شكايت عليه خانم آرتمن را مورد بررسي مجدد قرار داده و نهايتاً وي را به پرداخت 2000 لير ترك در وجه احمد ساتااوغلو محكوم نمود.
يادآور مي‌گردد؛ كه مدتي پيش عبدالله گل نيز به خاطر اين اظهارات شكايت مشابهي را عليه خانم جانان آرتمن مطرح نموده بود كه دادگاه راي خود را به نفع گل صادر نمود.‌
و اما روزنامه حريت با اشاره به اينكه "هر از چندي در كشور اخباري دال بر ارمني‌الاصل بودن يكي از مقامات مهم كشور مطرح مي‌گردد"، مي‌نويسد: مثلاً درباره ارمني‌الاصل بودن مادر عبدالله گل، رييس جمهور كتابي منشر گرديد. همين اواخر كتاب ديگري درباره ارمني‌الاصل بودن جد "كمال كليچداراوغلو"، رهبر "حزب دمكراتيك خلق"، عمده‌ترين حزب مخالف دولت، تحت نام "كمال، فرزند اموش زن ارمني اهل درسيم" در شمارگاني چند ده هزاري منتشر گرديد. كتابي كه تنها يك روز پس از انتشار دهها نسخه از آن در صحن مجلس ملي تركيه بين نمايندگان دست به دست مي‌شد.‌
خبرنگار حريت با بيان اينكه اين گونه اقدامات نمودي از راسيسم و فاشيزم است، علت طرح اين موضوعات را در سه نكته كلي زير خلاصه مي‌كند: "1- تاكنون در تركيه هيچ فرد و شخصيتي پيدا نشده كه در پاسخ به اين گفته كه "شما ارمني هستيد" بگويد، "آري من ارمني هستم ... چه مي‌خواهيد؟" 2- كساني كه به آنان نسبت ارمني بودن داده مي‌شود آنرا تهمتي ناروا به خود تلقي كرده بلادرنگ شجره‌نامه خانوادگي خود را گواه مي‌گيرند. 3- بخش قابل توجهي از جامعه از كساني كه ارمني‌الاصل بودن را جرم تلقي مي‌كنند، حمايت به عمل مي‌آورد".‌

"لي" و "لو" به جاي "اوف" و "اووا"

به گفته "نظامي جعفراف"، رييس كميسيون فرهنگي مجلس ملي جمهوري آذربايجان، با تصويب قانون تغيير نام‌خانوادگي در صحن مجلس، اتباع اين كشور خواهد توانست نام‌خانوادگي خود را تغيير دهند. نشريه "زرگالو" چاپ باكو با اعلام اين خبر نوشت: طبق اين قانون مردم جمهوري آذربايجان براي تغيير نام‌خانوادگي خود مي‌توانند از چند نمونه پسوند پيشنهاد شده يكي را براي خود انتخاب كنند.
به گفته اين نماينده مجلس، چهار پيشنهاد براي پسوند نام‌خانوادگي ارايه شده است. پيشنهاد اول پسوند "لي" يا "لو"، دوم پسوند "اوغلو"، سوم پسوند "سوي" و چهارم پسوند "گيل" است كه اتباع جمهوري آذربايجان مي‌توانند به انتخاب خود يكي از آن‌ها را برگزينند. طبق قانون جديد پسوندهاي "اوف" و "اووا" از اين پس بايد از آخر نام‌خانوادگي آذربايجاني‌ها حذف گردد.‌
پس از تصويب قانون فوق استفاده از اين پسوندها براي كليه نوزادان تازه متولد شده در آذربايجان اجباري خواهد بود.
بانيان اين طرح تاكيد مي‌كنند، كه اين قانون فقط مختص آذربايجاني‌ها و آنهايي كه خود را آذربايجاني مي‌دانند خواهد بود. هرچند قانونگذار راه فراري نيز به اين صورت كه شهروندان مي‌توانند از اسامي بين‌المللي و خاص مليت خود استفاده كنند، گذاشته است اما اختلاف‌ها زماني آشكار مي‌شود كه طبق قانون اساسي جمهوري آذربايجان كليه شهروندان اين كشور آذربايجاني ناميده مي‌شوند. و طبق قانون جديد كليه شهروندان آذربايجان چه داوطلب و چه غير داوطلب مجبور به استفاده از اين پسوندها خواهند بود.‌
طبق اين قانون اگر شهروندي داراي قوميت "تالشي" باشد و در شهر "لنكران" متولد شده باشد اجازه خواهد داشت كه پسوند "لنكران" را بعد از اسم خود استفاده نمايد. همچنين شهروندان مي توانند از اسامي پدر، پدربزرگ يا جد خود به عنوان نام‌خانوادگي استفاده كنند. مثلاً "حيدر علي‌رضا".‌
طبق قانون جديد "تات‌ها" نيز اجازه خواهند داشت از پسوند "زاده" استفاده نمايند. اما در اين صورت به احتمال زياد اختلاف‌هايي به وجود خواهد آمد. به عنوان مثال "آرتور راسي‌زاده"، نخست وزير جمهوري آذربايجان چه تصميمي مي‌تواند بگيرد. آيا وي بايد نام‌خانوادگي خود را تغيير ندهد و قبول كند كه داراي قوميت "تاتي" است يا خود را آذري بداند و نام‌خانوادگي خود را به "راسي‌لي" ، "راسي‌اوغلو"، "راسي‌سوي" يا "راسي لو" تغيير دهد. همين مشكل را نيز رهبر ديني مسلمانان قفقاز "الله شكور پاشازاده" خواهد داشت.‌
اما جالب‌ترين مورد تغيير نام‌خانوادگي مربوط به "الهام علي‌اف" رييس جمهور آذربايجان است. طبيعتاً اولين كسي كه بايد قانون "همسان سازي اسامي خانوادگي جمهوري آذربايجان" را مراعات و به كار گيرد شخص رييس جمهور است. و خنده‌دار خواهد بود اگر از شهروندان بخواهي اسامي روسي خود را تغيير دهند ولي عالي‌ترين مقام اجرايي كشور خود آنرا اجرا نكند.‌
البته علي‌اف نيز همانند ديگر آذربايجاني‌ها انتخاب‌هاي متفاوتي پيش رو دارد. وي مي‌تواند پسوند "اف" را از نام‌خانوادگي خود حذف نموده و "الهام علي" خوانده شود يا "حيدراوغلو" را انتخاب نمايد يا براي ابدي ساختن نام پدربزرگ خود از نام‌خانوادگي "علي رضا" استفاده نمايد. حتي وي مي‌تواند نام‌خانوادگي مرتبط با مقام خود انتخاب كند، مثل "الهام سلطان‌سوي". درست است كه وي از خانواده سلاطين نيست اما فراموش نكنيم كه نام‌خانوادگي را فقط براي خود انتخاب نمي‌كند بلكه آن در آينده براي فرزندان و نوه‌هايش نيز مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ابراز رضايت ناتو از سطح مناسبات با جمهوري آذربايجان

يك مقام ارشد نظامي ناتو از سطح مناسبات اين سازمان نظامي با جمهوري آذربايجان ابراز رضايت كرد.‌ به گزارش خبرگزاري "ترند" جمهوري آذربايجان، ژنرال "كارلوس برانكو"، رييس اداره امنيت منطقه‌اي ناتو در گفتگو با خبرنگاران گفت: "ناتو و جمهوري آذربايجان ابزارها و فرصت‌هاي مناسبي براي تقويت و توسعه همكاري دارند".‌
اين مقام ناتو همچنين از برگزاري پروژه‌هاي مشترك ميان ناتو و جمهوري آذربايجان به عنوان يك دستاورد ياد كرد. اين ژنرال همچنين از حضور نظاميان جمهوري آذربايجان در چارچوب نيروهاي چند مليتي در افغانستان قدرداني نمود.‌
دولت جمهوري آذربايجان در سال‌هاي اخير به اميد حمايت ناتو از مواضع باكو در مناقشه قراباغ، همكاري خود را با اين سازمان نظامي افزايش داده و حتي پيشنهاد حضور نظاميان ناتو در منطقه به عنوان نيروهاي ميانجي و حافظ صلح را نيز مطرح كرده است.‌
ارمنستان، ايران و روسيه شديداً با حضور و دخالت نظاميان خارجي در مناقشات منطقه‌اي مخالفت هستند.‌

مجسمه "كريه" برچيده مي‌شود

به گزارش روزنامه تركيه‌اي مليت، شوراي شهر قارص با اكثريت آرا راي به برچيدن مجسمه‌اي كه به نشانه دوستي دو ملت ترك و ارمني در مرتفع‌ترين بخش اين شهر احداث ساخته بود، داد.
"نهضت بزكش"، شهردار قارص در اين باره به خبرنگاران گفت: "با درخواست شوراي عالي مجسمه‌ها از شوراي شهر قارص مبني بر برچيدن اين مجسمه "كريه"، اعضاي شوراي شهر طي نشستي اين درخواست را به راي گذاشته و با آن موافقت نمودند. در زمان راي‌گيري 19 نفر از 23 عضو شوراي شهر قارص، راي به برچيدن اين مجسمه دادند. به گفته بزكش تخريب مجسمه از بالا به پايين صورت خواهد گرفت و قطعات آن با استفاده از جرثقيل پايين آورده شده و به مكان ديگري حمل خواهد شد.
يادآور مي‌گردد، حدود دو ماه پيش (هشتم زانويه) "رجب طيب اردوغان"، نخست وزير تركيه طي بازديد از شهر قارص مجسمه دوستي ارمنيان و ترك‌ها را بنايي "كريه" و "زشت" ناميده و خواستار برچيده شدن هر چه سريعترآن شده بود.
در واكنش به اين اظهارات "محمد آكسوي" سازنده اين مجسمه گفت: "بيان چنين سخناني از سوي اردوغان براي مجسمه‌اي كه سمبل دوستي بوده، تعجب‌برانگيز و ناپسند است".‌
وي ضمن محكوم كردن سخنان اردوغان، اظهار داشت: "اگر اين مجسمه تخريب گردد اردوغان اولين نخست وزيري خواهد بود كه فرمان تخريب مجسمه‌اي با چنين ويژگي را صادر كرده است".‌
در همين رابطه "احمد داووداغلو"، وزير امور خارجه تركيه در حمايت از اردوغان گفت: "نخست وزير اين بنا را "كريه" ناميده است، زيرا آن با مجموعه آثار تاريخي اين شهر هم خواني ندارد".(؟!)‌
و اما در باره تاريخچه ساخت اين مجسمه بايد گفت، نزديك به پنج سال پيش "نايف علي بيگ‌اوغلو" شهردار سابق قارص به نشانه دوستي دو ملت ترك و ارمني طرحي براي برپا كردن مجسمه‌اي بزرگ آغاز كرد كه به علت شكست وي در انتخابات شهرداري‌ها در سال 2009 ناتمام ماند. مجسمه ناتمام، با آينده‌اي مبهم به بلندي‌هاي نزديك يكي از محلات قديمي و ارمني‌نشين سابق شهر قارص، حدود 40 كيلومتري مرز فعلي ارمنستان منتقل و در آنجا نصب شد. شهردار وقت قارص قصد داشت مجسمه را با چنان عظمتي بسازد كه با قرار دادن آن در نزديكي مرز تركيه با ارمنستان از آن سوي مرز مشاهده گردد. هر چند مقامات وقت با درخواست كار گذشتن اين مجسمه در سرحدات مخالفت كردند اما ساخت آن در ابعاد بسيار بزرگ محقق گرديد.‌
طبق آخرين خبر سازنده اين مجسمه طي شكايتي خواهان ممانعت از تخريب اين بنا شده كه دادگاه نيز تا حصول نتيجه نهايي موقتاً دستور توقف تخريب را صادر كرده است.

برپايي بناي يادبود شهداي نسل‌كشي ارمنيان در سوييس

شهرداري ژنو، پايتخت سوييس با راي موافق اكثريت اعضاي شوراي اين شهر تصميم گرفت ضمن اعلام موافقت با درخواست ارمنيان اين كشور در يكي از پارك‌هاي مركزي ژنو بناي يادبودي براي شهداي نسل‌كشي ارمنيان برپا دارد.‌
تشكل‌هاي ارمني فعال در سوييس اعلام كرده‌اند كه براي ساخت بناي يادبود در پايتخت اين كشور مبلغ 400 هزار فرانك سوييس اختصاص خواهند داد.
بنا بر اخبار رسيده در مناقصه بين‌ المللي ساخت بناي يادبود نسل‌كشي ارمنيان طرح پيشنهادي استاد حكاكي مليك اوهانيان برنده شناخته شده است.

پيش شرط

در سميناري كه اوايل ماه مارس (اواسط اسفند) از سوي بنياد آلماني "مارشال" در واشنگتن برگزار گرديد، "سليم ينل"، جانشين معاون وزير امور خارجه تركيه در بخشي از سخنراني خود گفت: "در شرايط كنوني امكان تصويب پروتكل عادي‌سازي روابط تركيه- ارمنستان ميسر نمي‌باشد".
وي اظهار داشت: براي تصويب اين پروتكل لازم است تا اقداماتي در راستاي حل‌وفصل مناقشه قراباغ صورت گيرد.‌ ينل افزود: بعد از برگزاري انتخابات مجلس ملي تركيه در ماه ژوئن آينده (خرداد ماه) اين امكان وجود دارد كه فرصت جديدي در راستاي روند عادي‌سازي روابط تركيه- ارمنستان پديدار گردد.‌

رويكرد لندن به مناقشه قراباغ

هر مناقشه‌ داراي ويژگي‌هاي خاص خود است و رويكرد منحصر به فردي مي‌طلبد. اين مطلب را "چارلز لونسديل"، سفير بريتانيا در ارمنستان در گفت‌وگو با نمايندگان رسانه‌هاي اين كشور در روز نوزدهم ژانويه (29 دي) بيان كرده و به توضيح اين موضوع پرداخته است كه چرا لندن استقلال كوزوو و جنوب سودان را به رسميت شناخته، اما از شناسايي استقلال جمهوري قراباغ سر باز مي‌زند.
اين سياستمدار انگليسي تاكيد كرده است، مناقشه قراباغ بايد در چارچوب گروه مينسك سازمان امنيت و همكاري اروپا و بر اساس سه اصل حق تعيين سرنوشت ملت‌ها، حفظ تماميت ارضي كشورها و متوسل نشدن به زور، حل‌وفصل شود.‌
لونسديل افزود: ناتو نيز موضع مشابهي دارد. وي ابراز اميدواري كرد تلاش‌هاي ميانجيگرانه گروه مينسك موفقيت‌آميز باشد.

۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

علت سقوط توپولوف كاسپين اعلام شد

علت سانحه هوايي توپولوف 154 تهران ـ ايروان كه سال گذشته در قزوين رخ داد و درپي آن 168 مسافر آن كشته شدند، اعلام شد.
به گزارش ايسنا، حسين حبيبي اهزون ـ ‌معاون استاندارد پرواز سازمان هواپيمايي كشوري ـ با اعلام اين خبر افزود: پس از بررسي مكالمات برج و كابين خلبان و همچنين فرمان‌هاي خلبان، دليل بروز سانحه پيدا شد.
وي دليل سقوط هواپيما را جدا شدن يك قطعه از كمپرسور كم فشار موتور شماره يك هواپيما اعلام و اضافه كرد: اين قطعه پس از جدا شدن از موتور با موتور هواپيما برخورد كرده و باعث پرت شدن فرمان‌ها شده و همچنين لوله‌هاي سوخت را از كار انداخته است.
حبيبي اهزون اضافه كرد: آتش سوزي عامل اصلي از كار افتادن كنترل به دليل جدا شدن اين قطعه است.
24 تير ماه سال گذشته يك فروند هواپيماي توپولوف 154متعلق به شركت هواپيمايي كاسپين كه از تهران عازم ايروان بود، 16 دقيقه پس از برخاستن از فرودگاه بين‌المللي امام خميني (ره) در حوالي قزوين دچار سانحه شد و سقوط كرد.
در پي اين حادثه و رفت و آمد كارشناسان روسي به ايران و اعزام ايراني‌ها به روسيه، ارسال قطعات هواپيما به اين كشور و درخواست پاسخ كتبي از آنان مبني بر تشخيص علت وقوع سانحه، سرانجام علت اين حادثه اعلام شد.

خداحافظي با بانوي نجوم ايران

دكتر آلينوش طريان، نخستين بانوي ايراني كه به مقام استادي در رشته فيزيك نايل شده بود، در آخرين روزهاي 90 سالگي‌اش از ميان ما رخت بربست.
طريان كه متولد سال 1299 تهران بود، بعد از دريافت درجه كارشناسي فيزيك از دانشكده ‌علوم دانشگاه تهران، در آزمايشگاه دانشكده علوم مشغول به خدمت شد. سپس با هزينه شخصي به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن، مدرك دكتراي خود را در رشته فيزيك دريافت كرد و با وجود پيشنهاد استادي در دانشگاه سوربن به ايران بازگشت و در دانشگاه تهران به سمت استادي منصوب شد. طريان درباره بازگشتش به ايران بعد از تحصيل در فرانسه بارها گفته بود: «خيلي‌ها به من گفتند كه آنجا بمانم؛ اما من به ايران برگشتم تا به فرزندان اين كشور كمك كنم.»

البته اين علاقه آنقدر قوي و پايدار بود كه پس از جدايي از دانشگاه و دانشجويانش هنوز هم مادرانه خاطرات روزهاي حضور در كلاس درس را مرور مي‌كرد و با وجودي كه در سال 1358 بازنشسته شده بود، اما علاقه‌اش به علم و دانش سبب شد تا وصيتنامه‌اي تنظيم كند و منزل مسكوني خود را پس از مرگ به ارامنه جلفا و دانشجوياني كه محل اسكان مناسبي ندارند، ببخشد.

آلينوش طريان از بزرگاني بود كه علم كشور بخصوص حوزه فيزيك و نجوم هيچ‌گاه فراموشش نخواهد كرد. او كه براي نخستين‌بار درس‌هاي فيزيك خورشيدي و اخترفيزيك را ارائه داد، پايه‌گذاري نخستين رصدخانه فيزيك خورشيدي و پايه‌گذاري نخستين تلسكوپ خورشيدي را در كارنامه پربارش براي هميشه ثبت كرد.

امروز در حالي پيكر اين بزرگ‌بانوي علمي كشور ساعت يك بعدازظهر از كليساي مريم مقدس واقع در تهران ـ خيابان جمهوري ـ بين حافظ و استانبول ـ خيابان ميرزاكوچك‌خان تشييع مي‌شود كه بسياري از اساتيد و دانشجويان كشور آنچه هستند را مديون او و ديگراني مي‌دانند كه زندگيشان را وقف ايران و ايراني كرده‌اند.

۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه

زوال آرارات؛ بغضی در گلوی فوتبال ايران

باشگاه آرارات تهران قدمتی ۶۰ ساله دارد و کارنامه ای درخشان در فوتبال قبل و بعد از انقلاب. اين روزها اما ورزشگاه خاطره انگيز آرارات فقط ميزبان تمرينات تيم های پايه است و گاهی مجالس جشن و کنسرت های موسيقی.
تيم بسکتبال دختران آرارات، تنها تيم ورزشی اين مجموعه است که در سطح اول ايران فعاليت می کند و سه سال متمادی است که حرف اول بسکتبال دختران ايران را می زند.
فوتبال اين باشگاه که نگين ورزش ارامنه ايران بود، تا ليگ دو سقوط کرده و سپس منحل شده. اين تيم پس از پرسپوليس و استقلال، پرطرفدارترين تيم پايتخت بود و ۱۵ هزار تماشاچی داشت.
تيم بسکتبال مردان آرارات هم چون از عهده مخارجش برنيامد، به درخواست خودش راهی دسته پايين تر شد!
اين گزارش ضمن مروری بر تاريخ فوتبال ارامنه ايران و باشگاه آرارات، علل محو شدن اسم آرارات از صفحه فوتبال ايران را بررسی می کند.

تاريخ فوتبال ارامنه ايرانسال ۱۳۰۱ خورشيدی تيم اسپورت ارامنه با بازيکنانی نظير هراند گالوتسيان و آرشاک تشکيل شد. اسپورت ارامنه از متقدم ترين تيم های تاريخ فوتبال ايران است.
سال ۱۳۲۰ در اولين بازی رسمی تاريخ تيم ملی ايران که مقابل افغانستان انجام شد، آرتوش آساتوريان به ميدان رفت.
از نسل اول ملی پوشان فوتبال ايران، ارامنه خوزستانی از مسجد سليمان و آبادان نقشی کليدی داشتند. وازگن هايتان زاده به اتفاق هراند، هراچ و هاراتون پاليان از آن جمله اند.
در اولين تيم ملی که به بازی های آسيايی رفت و مدال نقره ۱۹۵۱ دهلی را کسب کرد، دکتر ژرژ مارکاريان در خط دفاعی و ميانی بازی می کرد.
در دهه ۴۰، کنستانت داويد خانيان، کارو حق ورديان و گارنيک مهرابيان از ستاره های فوتبال ايران بودند. کارو در خط ميانی تا سال ۵۳ برای تيم ملی توپ زد.
گارنيک اما در مربيگری هم خوش درخشيد و در دوران طلايی ماشين سازی تبريز، سرمربی اين تيم در ليگ تخت جمشيد بود.
در دهه ۵۰، آندرانيک اسکندريان از برترين چپ پاهای تاريخ فوتبال ايران و به عبارتی، بهترين آن ها قبل از انقلاب بود که المپيک مونترال، جام ملت های ۱۹۷۸، حضور در تيم منتخب جهان و عضويت در باشگاه کاسموس نيويورک را تجربه کرد.
سال ها بعد، پسرش آلکو نيز بازی در تيم ملی فوتبال آمريکا را تجربه کرد.
وازگن صفريان در دهه ۶۰ درون دروازه پرسپوليس ايستاد. او سال ۵۶ از آرارات به پرسپوليس آمد. سال ۶۰ به آرارات برگشت و جای خودش را به بهروز سلطانی داد.
وازگن تا سال ۷۲ که حدود ۴۰ سال داشت، مثل پيتر شيلتون گلری کرد.
باغديک عادبديان در بازی های آسيايی ۱۹۸۲ دهلی عضو تيم ملی بود و پيش از او، مائيس ميناسيان فاتح جام ملت های آسيا در سال ۱۹۷۶ شد.

جلوه های ماندگار از تاريخ آرارات- بيست و چهارم اسفند سال ۱۳۴۱، چند سال مانده بود هنوز به تاسيس پرسپوليس. آن روز آراراتی ها جام تهران را با عنوان ششم خاتمه دادند. ليگی که تيم هايش مثل آرارات به تاريخ پيوستند: شاهين، دارايی، شعاع، تهرانجوان و ...
- دوم مهر ۱۳۴۴، آرارات موفق شد تاج را با گل گارنيک مهرابيان شکست دهد.
۱۹ اسفند ۵۳ اما آراراتی ها در اولين بازی شان در تاريخ ليگ تخت جمشيد، با گل علی جباری به تاج باختند.
- سال ۱۳۵۲ آرارات عنوان نايب قهرمانی فوتبال ارامنه جهان را کسب کرد.
۱۸ شهريور ۵۵ باز هم آرارات بر تاج غلبه کرد. زاول عنبرچيان زننده گل ارامنه تهران بود.
- خرداد ۱۳۵۶، در ديدار دوستانه آرارات با پرسپوليس، آرشاوير ملکی ماشين گلزنی آرارات در ۲۹ سالگی برای هميشه از فوتبال خداحافظی کرد. او که متولد اليگودرز است، سال ۵۱ دومين گلزن فوتبال پايتخت شد.
- شهريور ۱۳۶۲، آرارات در فوتبال باشگاه های تهران مقابل بانک ملی به برتری ۵-۰ رسيد.
- سال ۶۴ سقوط به دسته دوم تهران و سپس سرمربيگری حسن حبيبی به جای منصور اميرآصفی. حبيبی آرارات را نوسازی کرد.
- بهمن ماه سال ۱۳۷۰، آرارات عنوان بهترين خط دفاعی جام باشگاه های تهران را نصيب خود کرد.
- بيست و نهم مرداد همان سال، پرسپوليس برای نخستين بار طعم شکست را مقابل آرارات چشيد. ماسيس هاکوپيان تا هفته های متمادی در ورزشگاه آزادی از سوی تماشاگران استقلال تشويق می شد.
- خرداد ۱۳۷۲ در جام نقش جهان اصفهان، آرارات با دو گل ادموند اختر بر استقلال تهران غلبه کرد و فيناليست شد. تير ۷۴ هم در ليگ آزادگان، ادموند بزيک گل برتری آرارات را به استقلال زد.
- چهاردهم مرداد ۱۳۷۳ اما بهترين روز تاريخ فوتبال آرارات است. پيروزی حيرت انگيز ۸-۰ مقابل تيم قدرتمند نساجی قائم شهر. تيمی که امروز، همان معضلاتی را دارد که آرارات با آن دست به گريبان است.

آلبرت گريگوريان دبير اجرايی ليگ برتر فوتبال ايران می گويد مهم ترين موضوع، بحث مالی است. فوتبال الان حرفه ای است. ضمناً قوانين باشگاه نمی گذارد بازيکن مسلمان به تيم بيايد اما متقابلاً بازيکنان ارامنه می توانند بروند تيم های ديگر.
سروژ ماتارووسيان هم می گويد من ۴۰ سال با اين باشگاه زندگی کرده ام. مخارج کمرشکن شده، گرچه در پايه فعاليت داريم هنوز.
ادموند بزيک نيز ضمن برشمردن مشکلات مالی باشگاه، می گويد من الان در تيم نونهالان آرارات فعاليت می کنم. بايد نسل طلايی ساليان قبل را احيا کنيم.
مارکار آقاجانيان نيز با حسرت تاکيد می کند که آرارات ديگر تيم ندارد. وگرنه بارها گفته ام حاضرم کمک کنم.
ادموند اختر می گويد باشگاه ما امکانات عالی دارد. اما بودجه ندارد. اگر سالی ۵۰۰ ميليون داشت هرگز منحل نمی شد. اشاره اختر به زمين چمن مصنوعی، استخر، زمين تنيس، سالن سرپوشيده و ساير امکانات جنبی باشگاه آرارات تهران است.
آندرانيک تيموريان نماد امروز ورزش ارامنه در ايران می گويد حاضرم هزينه های يک فصل آرارات را بدهم، اما بعدش چی؟
وازگن صفريان اما ديدگاه ديگری دارد. به باور او مشکل مالی فقط ۲۰ درصد است و ۸۰ درصد بقيه مشکلات آرارات، مديريتی است. ارامنه پولدار کم نداريم اما مديريت فعلی نمی تواند آن ها را ترغيب به سرمايه گذاری کند.
شاه نظريان مدير اجرايی باشگاه آرارات تهران هم به مجله ورزشی تماشاگر گفته است آرارات اصفهان زمين تمرينش را ماهی ۱۲ ميليون تومان به تيم سپاهان اجاره داده. اين يعنی وضعيت کنونی آرارات، خوشبختانه به مرز انحلال نرسيده.

ارامنه در پرسپوليس و استقلالعليرضا دبير قهرمان المپيک سيدنی و عضو شورای شهر تهران که صاحب امتياز و مدير مسئول مجله ورزشی تماشاگر است، يک شماره از نشريه اش را با عنوان "مرحوم آراراتيان" به بررسی ويژه اين موضوع و محو تدريجی آرارات از ظهنه فوتبال ايران اختصاص داد.
ادوارد هاکوبيان، هنريک سرکيسيان در دهه ۴۰ در پرسپوليس بازی کردند. وازگن صفريان و سپس ادموند بزيک، ارامنه های تاريخ پرسپوليس هستند.
استقلال اما ۲۵ بازيکن ارامنی داشته. پتروس باباجان و آشوت اوديان تاجی های نسل اول بوده اند.
آندرانيک اسکنديان، داويدخانيان و حق ورديان از برترين های تاج بودند. کارو از سال ۴۷ تا ۵۶ هافبک ميانی تاج بود.
آندرانيک تيموريان که نماد ورزش ارامنه در ايران است نيز سابقه بازی در اميد استقلال را دارد. سبو شهبازيان از آخرين بازيکنان ارمنی در استقلال تهران به شمار می رود.
ادموند اختر و ادموند بزيک هر دو از زمين های خاکی رافی در نارمک آغاز کردند. ۱۵ دی ۱۳۷۳ ادموند اختر در دقيقه ۸۷ گل مساوی را به پرسپوليس زد و ضعف مفرط احمد ابهران در اداره بازی، منجر به خشونت و نيمه تمام ماندن داربی شد.
اختر زوج دايی در مقدماتی جام ملت های ۱۹۹۶ بود. او در داربی سال۱۳۷۴ نيز در ابتدای بازی به نيما نکيسا گل زد. بلافاصله پنالتی گرفت تا ورمزيار گل دوم را بزند.
اختر سال ۸۵ به عنوان کاپيتان تيم کاوه در جام حذفی باز هم به پرسپوليس گل زد.
بزيک نيز سه بازی پياپی در آرارات به استقلال گل زد. سال ۷۵ به پرسپوليس با سرمربيگری استانکو آمد. دو ميليون تومان خودش گرفت و ۱۰ ميليون تومان به آرارات رسيد.
در داربی سال ۱۳۷۵طلسم هفت سال ناکامی پرسپوليس را مقابل استقلال شکست و با چرخشی استادانه و شليک سرضرب، دروازه بهزاد غلامپور را باز گرد.
در داربی ۱۳۷۶ که پرسپوليس ۳-۰ برد، باز هم گل اول را زد. بعداً در سپاهان هم خوش درخشيد و به استقلال گل زد. سه گل هم به پرسپوليس زد.
بزيک بعد از بازی در شهرداری بندرعباس، فوتبالش را در آرارات تمام کرد.

ارامنه در تيم ملی ايرانبازيکنان زيادی از ارامنه ايران، حضور در تيم های ملی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان را تجربه کردند يا دست کم مدتی در اردوها يا تمرينات تيم ملی حضور داشتند.

فهرست زير فقط به جمعی از مشهورترين های ارامنه در تيم های ملی ايران اشاره می کند.

دروازه بان ها: وازگن صفريان، رافيک مارگوسی

مدافعان: سامسون پتروسيان، ژرژ مارکاريان، مارکار آقاجانيان، ژورس غازاريان، ورژ سرکيسسيان، باغديک عابديان، آندرانيک اسکندريان، سبو شهبازيان، مارکار نرسسيان، سروژ ابراهيمی.

هافبک ها: مائيس ميناسيان، سرژيک تيموريان، آندرانيک تيموريان، کارو حق ورديان، ويگن زينلی، گارنيک شهبندری، آرشاوير ملکی، ايشخان ست آقايان.

مهاجمان: ادموند بزيک، ادموند اختر، آرتوس آساتوريان، کنستانت داويدخانيان، وازگن مايتان زاده، فرد ملکيان، ورژ بخشی، آلن ميناسيان و ويگن کوائيان.

امروز اما از اين پيشينه پرافتخار، غير از آندارانيک تيموريان که کاپيتان دوم تيم ملی فوتبال ايران است، فقط نام هايی چون آرمن تيخرانيان و آرين آراگلی از ذوب آهن اصفهان و آرمن طهماسبيان از پاس همدان باقی مانده.

گرچه پتانسيل ورزش ارامنه چشمگير است و آن ها استحقاق حضور در سطح اول فوتبال ايران را دارند. حمايت مالی سازمان تربيت بدنی، می تواند ضرورتی ترين بخش از پروسه احيای باشگاه آرارات باشد.
مهدی رستم پور-
راديو فردا-۱۳۸۹/۱۲/۱۰