به گزارش سايت GUNAZ.TV جمهوري آذربايجان، برخي از سازمانها و نهادهاي سياسي اين كشور روزهاي 12 و 13 ژوئن (23-22 خرداد) در بلژيك گردهم آمده و با تشكيل جبههاي به نام "جبهه ملي آزادسازي جنوب آذربايجان"(!) متفقالقول شدند تا تلاشهاي خود را براي به اصطلاح جداسازي و الحاق استانهاي شمالي ايران و به ويژه مناطق آذرينشين هم مرز با جمهوري آذربايجان افزايش دهند.
در اين نشست كه در بروكسل، مركز اتحاديه اروپا برگزار گرديد، "اسد تقياف" به عنوان رييس جبهه و "الدار قراداگلي" و "نادر تاريك" به عنوان جانشينان وي انتخاب شدند.
در گزارش سايت "آران نيوز" در باره اين خبر آمده است كه نهادهاي سياسي آذربايجان به دنبال تشويق مردم اين مناطق براي مخالفت و مبارزه عليه دولت مركزي جمهوري اسلامي ايران هستند.
مليگراهاي آذربايجاني با ترسيم نقشهاي به عنوان نقشه آذربايجان بزرگ برخي از استانهاي ايران مثل آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل و ... را به كشور خود الحاق كرده و گفتهاند كه براي نجات اين مناطق مبارزه خواهند كرد.
شايان ذكر است؛ در كتابهاي درسي مدارس جمهوري آ ذربايجان نسبت به 9 استان ايران ادعاي ارضي شده و حتي مازندران و گيلان نيز جزو قلمرو آن كشور به حساب آمدهاند.
با توجه به تحركان مشكوك دولت باكو در تحريف تاريخ، حدود آذربايجان و اران و شروان، هم اكنون شاهد گسترش تبليغات منفي عليه ايرانيان و چاپ كتابهاي رسمي و غير رسمي عليه تماميت ارضي ايران هستيم. پس از فروپاشي شوروي و استقلال سرزمين آران با نام جمهوري آذربايجان، جريانات ضد ايراني به رهبري شخصي به نام "ابو الفضل ايلچيبيگ"، كه بعدها قدرت را در اين جمهوري به دست گرفت بار دگر جريان ايران ستيزي در آن سامان شتابي تازه گرفت.
در كتابهاي درسي جمهوري آذربايجان، ادعا شده است، پانصد سال پيش كشوري به نام آذربايجان(!) وجود داشته كه اردبيل و تبريز هم جزو آن بودهاند(!) و ايرانيان از زمان كوروش (كبير) به اين سرزمين تجاوز ميكردهاند(!) در اين كتابها مزدك، كمونيست دانسته شده و از ازدواج با محارم به عنوان يك سنت بابكي، دفاع شده است. همچنين از دوره چنگيز و تيمور به عنوان دوران طلايي تاريخ ياد شده است.(!)
در كتابهاي درسي "هنر" جمهوري آذربايجان، همه هنر ايران، آذري فرض و تعريف شده و حتي شاعران پارسي گويي چون خاقاني و نظامي گنجوي و خواجه نصيرالدين طوسي نيز ترك تبار دانسته شدهاند.(!)
در اين نشست كه در بروكسل، مركز اتحاديه اروپا برگزار گرديد، "اسد تقياف" به عنوان رييس جبهه و "الدار قراداگلي" و "نادر تاريك" به عنوان جانشينان وي انتخاب شدند.
در گزارش سايت "آران نيوز" در باره اين خبر آمده است كه نهادهاي سياسي آذربايجان به دنبال تشويق مردم اين مناطق براي مخالفت و مبارزه عليه دولت مركزي جمهوري اسلامي ايران هستند.
مليگراهاي آذربايجاني با ترسيم نقشهاي به عنوان نقشه آذربايجان بزرگ برخي از استانهاي ايران مثل آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل و ... را به كشور خود الحاق كرده و گفتهاند كه براي نجات اين مناطق مبارزه خواهند كرد.
شايان ذكر است؛ در كتابهاي درسي مدارس جمهوري آ ذربايجان نسبت به 9 استان ايران ادعاي ارضي شده و حتي مازندران و گيلان نيز جزو قلمرو آن كشور به حساب آمدهاند.
با توجه به تحركان مشكوك دولت باكو در تحريف تاريخ، حدود آذربايجان و اران و شروان، هم اكنون شاهد گسترش تبليغات منفي عليه ايرانيان و چاپ كتابهاي رسمي و غير رسمي عليه تماميت ارضي ايران هستيم. پس از فروپاشي شوروي و استقلال سرزمين آران با نام جمهوري آذربايجان، جريانات ضد ايراني به رهبري شخصي به نام "ابو الفضل ايلچيبيگ"، كه بعدها قدرت را در اين جمهوري به دست گرفت بار دگر جريان ايران ستيزي در آن سامان شتابي تازه گرفت.
در كتابهاي درسي جمهوري آذربايجان، ادعا شده است، پانصد سال پيش كشوري به نام آذربايجان(!) وجود داشته كه اردبيل و تبريز هم جزو آن بودهاند(!) و ايرانيان از زمان كوروش (كبير) به اين سرزمين تجاوز ميكردهاند(!) در اين كتابها مزدك، كمونيست دانسته شده و از ازدواج با محارم به عنوان يك سنت بابكي، دفاع شده است. همچنين از دوره چنگيز و تيمور به عنوان دوران طلايي تاريخ ياد شده است.(!)
در كتابهاي درسي "هنر" جمهوري آذربايجان، همه هنر ايران، آذري فرض و تعريف شده و حتي شاعران پارسي گويي چون خاقاني و نظامي گنجوي و خواجه نصيرالدين طوسي نيز ترك تبار دانسته شدهاند.(!)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر