۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

آيامقامات تركيه با برگزاري مراسم مذهبي در كليساي ارمنيان موافقت خواهند كرد؟

بالاخره بعد از ماه‌ها كشمكش، استاندار "وان" تركيه اعلام كرد كه مقامات مركزي با برگزاري مراسم مذهبي در كليساي "سورپ خاچ" (صليب مقدس) معروف به كليساي آختامار موافقت كردند. در اواخر سال گذشته ميلادي روزنامه تركيه‌اي "حريت" به نقل از وزير فرهنگ و جهانگردي آن كشور نوشت: از اين به بعد سالي يك بار در كليساي سورپ خاچ مراسم مذهبي برگزار خواهد شد.
اين كليسا بعد از ده‌ها سال بي‌توجهي در حفاظت از آن در معرض تخريب و نابودي قرار داشت تا بالاخره تحت فشارهاي بين‌المللي مقامات تركيه را ناچار نمود تا دست به كار شوند و اقداماتي را براي مرمت اين ابنيه ارزشمند ارمنيان كه در جزيره اي در درياچه وان تركيه قرار دارد انجام دهند. سرانجام در فروردين سال 1386 مقامات تركيه با راه انداختن تبليغات گسترده و برگزاري مراسمي كه "آتيلا كوچ" وزير وقت جهانگردي تركيه از سخنرانان آن بود رسماً فعاليت‌هاي مرمت و بازسازي اين اثر تاريخي را پايان يافته اعلام نمودند. جالب اينكه كوچ در پايان سخنراني‌اش اداره اين كليسا را به مقامات اداره جهانگردي استان "وان" سپرد تا آنان مقدمات كار براي جلب توريست و بازديد عموم را فراهم آورند.
عدم واگذاري اداره اين كليسا به خليفه‌گري ارمنيان تركيه نشان دهنده برخورد فاشيستي و ضد ارمني مقامات تركيه دارد. اين مقامات براي سرپوش نهادن بر تاريخچه اين كليسا و اصولاً تعلق آن به ارمنيان نه تنها از واگذاري اداره آن به ارمنيان ممانعت به عمل آوردند بلكه حتي اجازه نصب صليب بر بالاي گنبد آن را نيز صادر نكردند كه اين مساله باعث ناخرسندي خليفه گري ارمنيان تركيه و نيز اعتراض شخص جاثليق "گارگين دوم" رهبر كليساي ارمني نيز گرديد.
بعد از اعلام استاندار وان تركيه مبني بر صدور مجوز براي برگزاري مراسم مذهبي در اين كليساي ارمني آن هم براي يكي دو بار در سال، مقامات جهانگردي تركيه ضمن تكذيب آن اعلام كردند كه كليساي آختامار يكي از موزه هاي تحت نظارت اين وزارت خانه است و صرفاً براي بازديد جهانگردان مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
اين كشمكش‌ها و اخبار ضد و نقيض، آن چنان بالا گرفت كه حتي "اوزدار اوچري"، نماينده مجلس ملي تركيه از استان وان و حزب "صلح و دموكراسي" را وا داشت تا از شخص وزير جهانگردي كشور درباره آينده برگزاري مراسم مذهبي و نصب صليب بر بالاي گنبد كليسا طرح سوال كند. با اوج گيري اين خبر ها سرانجام مقامات وزارت فرهنگ و جهانگردي تركيه با ژستي عوام فريبانه ضمن موافقت با درخواست استاندار استان وان براي برگزاري مراسم مذهبي از خود چهره‌اي "حامي حقوق اقليت‌ها" به نمايش گذاشتند. هرچند تا كنون اطلاعيه اي رسمي از سوي اين وزارت خانه صادر نگشته است اما "مونير كارا اوغلو" استاندار وان با برقراري تماس تلفني با خليفه‌گري ارمنيان استانبول و گفتگو با اسقف آرام آتاشيان جانشين خليفه ارمنيان تركيه تاريخ 19 سپتامبر (28 شهريور) را براي برگزاري مراسم مذهبي در اين كليسا را پيشنهاد كرد كه با استقبال و خرسندي اسقف آتاشيان همراه بود.
از سوي ديگر در ادامه اين خبر روزنامه تركيه اي حريت در شماره 24 مه طي مطلبي نوشت كه وزير فرهنگ و جهانگردي با برگزاري مراسم مذهبي در كليساي آختامار و نصب صليب بر گنبد آن موافقت كرده است.
در واكنش به اين خبر جانشين موقت خليفه ارمنيان تركيه اسقف آتاشيان گفت: كه شخص وي و خليفه در مورد نصب صليب هيچ نامه و يا پيام رسمي دريافت نكرده‌اند. اسقف در اين باره گفته است: " متاسفانه وي در خصوص برگزاري مراسم مذهبي و نيز نصب صليب هيچ مجوز رسمي از سوي مقامات ذي صلاح دريافت نكرده است. اطلاعات و اخبار وي در اين خصوص در حد خبر هاي منتشر شده در جرائد است. اخباري كه ما را بسيار خشنود و خوشحال مي كند".
يادآور مي گردد كه در همان سال 2007 (1386) بعد از اعلام خاتمه كار مرمت و بازسازي اين كليسا، اسقف مسروپ موتافيان خليفه ارمنيان تركيه رسماً از مقامات دولتي درخواست كرده بود تا بر بالاي گنبد اين كليسا صليب نصب گردد. وي بدين منظور دستور ساخت صليبي مخصوص را داده و بعد از آماده شدن، آن را براي استاندار "وان" ارسال كرده بود به اميد روزي كه مقامات تركيه با اين درخواست وي موافقت خواهند كرد.
چگونه كليساي "سورپ خاچ" از تخريب كامل نجات يافت در حالي كه حكام تركيه در چند سال اخير آن هم بعد از به راه انداختن تبليغات گسترده يكي دو كليساي ارمنيان را مورد مرمت و بازسازي قرار دادند در همان ايام صدها ابنيه و از آن جمله كليسا هاي ارمنيان در ارمنستان غربي (شرق تركيه) با خاك يكسان كرده اند. تعدادي از اين بناها با ماشين آلات سنگين و انفجار تخريب گشته اند شماري از آنان به محلي براي نگهداري احشام و پادگان هاي نظامي بدل گشته اند و تعدادي نيز "آثار متعلق به اجداد تركان"؟! و ابنيه مسيحيان گرجستان معرفي شدند تا اصولاً حضور ارمنيان در شرق تركيه به كلي نفي گردد. تا سال 1914 يعني يك سال قبل از قتل عام گسترده ارمنيان در تركيه طبق آمار در اين سرزمين 2538 كليساي ارمني فعاليت مي كرد. و اين در حالي بود كه 451 وانك (كليساي جامع) و 2 هزار مدرسه متعلق به ارمنيان فعاليت داشت. بعد از قتل عام ارمنيان در سال 1915 اين مراكز آموزشي و كليسا ها و وانك هاي ارمنيان آماج تاراج و نابودي توده هاي ناآگاه مردم قرارگرفت. در ادامه اين سياست، حكومت مركزي نيز در طول دهه‌هاي متوالي به بهانه‌ها و با توسل روش هاي مختلف كار تخريب اين ابنيه را ادامه داد تا در ادامه قتل عام ارمنيان، نابودي آثار و ابنيه آنان و به عبارت ديگر قتل عام فرهنگي آنان نيز به سرانجام رسد تا "رد ارمنيان" از اين سرزمين ها به صورت تمام و كمال پاك گردد. در حالي كه با به قدرت رسيدن كمال آتاتورك و امضاي معاهده "لوزان" در 23 ژوئيه سال 1923 حكام تازه به قدرت رسيده، متعهد به رعايت حقوق اقليت هاي ساكن كشور از جمله حفاظت از كليساها، وانك‌ها، مدارس، قبرستان ها و ديگر ابنيه متعلق به آنان شده بود اما عملاً آنان سياست قتل عام و نابودي نياكان خود را پي گير هستند. بدين ترتيب عليرغم تعهدات معاهده لوزان، طبق آمار سال 1974 يونسكو، در كل تركيه 931 كليسا و وانك بر جاي مانده است. بد نيست بدانيد كه طبق اسناد ارائه شده از سوي "آيشه هيسور" تاريخدان ترك از سال 1974 تاكنون از اين مجموعه 464 كليسا به صورت كلي نيست و نابود گرديده است و 252 بناي ديگر با بي توجهي كامل به حال خود رها گرديده تا تخريب گردند. اما جالب است بدانيد كه اتفاقات غير منتظره اي باعث نجات كليساي "آختامار" از تخريب كامل و رهايي از سرنوشت ديگر كليسا‌هاي ويران شده ارمنيان گرديد. براي اطلاع خوانندگان از چند و چون اين وقايع گزيده هايي از ترجمه مقاله "حيلمي ياووز" كه در روزنامه "زمان" چاپ استانبول منتشر گرديد به چاپ مي رسانيم. ياووز در مقاله خود مي نويسد:" در سال 1951 از سوي دولت فهرستي از كليساهاي ارمني كه مي بايست تخريب گردد آماده گرديد كه كليساي آختامار نيز از آن جمله بود. اين كليساي با شكوه و بي نظير در سال 921-915 ميلادي (قرن دهم) به دستور "گاگيك" پادشاه ارمنستان ساخته شده است. همه چيز براي تخريب اين كليسا فراهم گشته بود و تنها آخرين لحظات عمليات تخريب متوقف گرديد".
اما چه اتفاقي روي داد كه كار تخريب متوقف گرديد، مقاله نويس "زمان" به گزيده هايي از كتاب "ياشار كمال" درباره خود اشاره كرده مي نويسد: "در آن سال‌ها (دهه 50 ميلادي) ياشار كمال در نشريه "جمهوريت" مشغول به كار و فعاليت بود وي بر حسب اتفاق به شهر "وان" مي رسد، خبرنگار محلي جمهوريت در ملاقات و گفتگو با ياشار كمال درباره خطري كه كليساي "آختامار" با آن روبرو گشته است به وي مطالبي را بيان مي كند. وي به كمال مي گويد كه او هر آنچه در توان داشته انجام داده اما تاكنون نتوانسته است خطر تخريب را از كليساي "آختامار" دور كند. به گفته اين خبرنگار استاندار "وان" نيز وضعيت مشابه وي را دارد و او نيز قادر به جلوگيري از برنامه تخريب اين كليسا نيست زيرا استاندار دستور اكيد براي ويراني آن دارد".
در ادامه "حيلمي ياووز" مي‌نويسد: "ياشار كمال بعد از شنيدن اين مطالب بلافاصله به "نادر نادي" نماينده وقت مجلس ملي تركيه تلفن مي كند و از وي مي خواهد هر چه سريعتر اقدامي براي ممانعت از اين تخريب به عمل آورد. بعد از اين تماس تلفني ياشار كمال براي جلوگيري از عمليات تخريب به همراه يك پزشك ارتشي كه درجه كاپيتاني داشت راهي جزيره "آختامار" مي گردد، زماني كه ياشار كمال پا به ساحل جزيره مي گذارد مي بيند كارگران كار تخريب كليسا را هنوز شروع نكرده اند اما آنان چند معبد و كليساي كوچك اطراف كليساي مادر (سورپ خاچ) را كاملاً ويران كرده بودند. با ديدن اين موضوع كاپيتان (پزشك) همراه ياشار كمال به كارگران دستور مي دهند تا زمان بازگشت وي آنان حق ندارند هيچ ضربه كلنگي بر كليسا و ابنيه اطراف آن وارد نمايند و خود بلافاصله به ملاقات استاندار "وان" مي روند.
ياشار كمال در كتابش مي نويسد: بعد از اين دستور افسر پزشك، كارگران "خبردار" مي ايستند و كار تخريب متوقف مي‌شود. در همان زمان "نادر نادي" نماينده مجلس درباره وقايع در حال جريان تلفني به "آوني ياشهان" وزير آموزش و پرورش وقت توضيحاتي را ارائه مي‌كند، كه شخص وزير نيز به نوبه خود بلافاصله تلگرافي را با مضمون تخريب را متوقف كنيد براي استاندار وان ارسال مي كند. بدين ترتيب در 25 ژوئيه سال 1951 كليساي سورپ خاچ (آختامار) از تخريب نجات مي يابد.

هیچ نظری موجود نیست: