۱۳۹۱ خرداد ۹, سه‌شنبه

نوري در تاريكي"

اخيراً به همت "واتيكان"، مركز ديني كاتوليكهاي جهان، نمايشگاهي تحت نام "نور در خفا" در شهر رم، پايتخت ايتاليا برگزار گرديد. در اين نمايشگاه بيش از يكصد سند با ارزش تاريخي از آرشيوهاي پرآوازه واتيكان براي اولين بار در معرض ديد عموم قرار گرفت. اسناد موجود در آرشيوهاي واتيكان به لحاظ جايگاه ديني آن از ارزش و اعتبار خاصي برخوردار است. اسناد ارائه شده در اين نمايشگاه با تحولات و رويدادهاي مهم بيش از 15 قرن اروپا و جهان مرتبط است، كه بخش مهمي از آن يادداشت‌هاي خطي قديمي است و به وقايع مهم تاريخي كه از سوي محققين نظرات متفاوتي درباره آن‌ها ارائه شده، اختصاص دارد. مطالعه و رويت اين اسناد قبلاً تنها براي محققين امكان‌پذير بود. در آرشيوهاي واتيكان همچنين اسناد ارزشمندي در خصوص نسل‌كشي ارمنيان وجود دارد. در سال 2011 عاليجناب "سرژيو پاگاني"، مسئول بخش آرشيو واتيكان با اشاره به برگزاري اين نمايشگاه گفته بود: "سال آينده (2012) در نمايشگاه "نوري در تاريكي"، در ارتباط با نسل‌كشي ارمنيان اسناد و شواهد ارزشمندي ارائه خواهد گرديد". وي همچنين تاكيد كرده بود، كه اسناد و مدارك نسل‌كشي ارمنيان در يك جلد كتاب به طور مجزا منتشر خواهد شد. در همان ايام روزنامه "وطن"، چاپ تركيه گفتگويي با پاگاني انجام داد، كه طي آن پاگاني گفته بود: در سال 1896 پاپ "لئو"ي سيزدهم، رهبر وقت كليساي رم با ارسال دست نوشته‌اي از سلطان عثماني خواسته بود تا با ترحم با ارمنيان برخورد كرده و نسل‌كشي ارمنيان را متوقف سازد. روزنامه وطن همچنين به نقل از مسئول آرشيو واتيكان به چند مورد از اين اسناد اشاره كرده بود. در يكي از اين اسناد به نقل از يكي از شهود قتل عام ارزروم آمده است: "من به شخصه شاهد كشتار شمار زيادي از كودكان ارمني بودم. يكي از اقوام نزديك من در حالي كه فرزند دو ساله‌اش را كول كرده و در حال فرار بود هدف گلوله قرار گرفته به خاك غلطيد، سپس دو سرباز به آنان نزديك شده و در برابر ديدگان كودك، پدر را سلاخي كردند... من شاهد بودم و به عينه ديدم، كه چگونه پيشواي روحاني شهرمان را به قتل رساندند. قبل از كشتن آن روحاني پاك، چشمانش را از حدقه به در آورده و محاسنش را از صورتش كنده بودند". وطن با اشاره به گفته‌هاي "پاگاني"، به سند ديگري از كشتار ارمنيان اشاره كرده، مي‌نويسد: "يك سرباز ارتش عثماني به نام "مصطفي سليمان" شهادت مي‌دهد: "ما يكي پس از ديگري، وارد روستاهاي ارمني مي‌شديم و بدون در نظر داشتن سن و جنسيت همگي را به قتل مي‌رسانديم. اكرادي كه همراه ما وارد روستا مي‌شدند، خانه‌ها را تاراج مي‌كردند. شمار زيادي از افراد مسن و معلول در مدرسه‌اي كه در مركز روستا قرار داشت مخفي شده بودند، اما دستور آمد كه همگي را به قتل برسانيم، ما همگي آنان را نيز كشتيم". در روستاي "گليگوزان" 800 نفر از ارمنيان كشته و يا سوزانده شدند. چشمان كشيش "هوهانس" را از جاي در آورده بودند، محاسن، گوش‌ها و دماغ او را بريده بودند. من هيچ كودكي به قتل نرساندم، حتي جان دو كودك را نيز از مرگ نجات دادم". من آنان را به مدت سه روز در چادر خود مخفي كردم، اما يك روز وقتي به چادر خود بازگشتم با اجساد مثله شده آنان روبرو شدم. آنان را سلاخي كرده بودند".

هیچ نظری موجود نیست: